کارگردان مستند«عبای سوخته»: ما فیلمسازان همه‌چیز‌دان نیستیم!

مهدی فارسی (مستندساز):

کارگردان این مستند به صبا گفت: پژوهش بخش ویژه‌ای است و من وارد آن حوزه نمی‌شوم. فردی که حرفه‌اش پژوهش است باید در این مسائل، به‌ویژه مسائل سیاسی، نظر بدهد؛ چرا که خوانش این اطلاعات، کار ما فیلم‌سازها نیست و ما همه‌چیزدان نیستیم.

مریم عظیمی/نوزدهمین دوره از جشنواره سینما حقیقت که از ۱۹ آذر ماه در پردیس سینمایی ملت آغاز به کار کرده با مجموعه‌ای از مستند‌های بلند و کوتاه از ایران و دیگر نقاط جهان شب گذشته به کار خود پایان داد و نامزدهای هر بخش را اعلام کرد در ادامه مجموعه گفت‌وگوهای صبا با کارگردانان شرکت کننده در این جشنواره با مهدی فارسی کارگردان مستند «عبای سوخته»  گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.

«عبای سوخته» به کارنامه سیاسی یکی از چهره‌های معاصر سپهر سیاسی ایران یعنی شهید سیدمحمد بهشتی می‌پردازد. از مهمترین آثار مهدی فارسی کارگردان این اثر، می‌توان به فیلم‌های خاطرات خانه متروک، روزگار رضاخانی، خرم شهر، طوفان، نومِن و شهریار مُلک قرآن اشاره کرد که در آن‌ها مهدی فارسی عموما با رویکردی اجتماعی، تاریخی و فرهنگی به موضوع خود پرداخته است.

مستندسازی را از کجا آغاز و تا این لحظه چه مسیری را طی کرده‌اید؟

من فارغ‌التحصیل مدرسه فیلم‌سازی روایت فتح هستم و اکنون بیش از بیست و چند سال است که تقریباً به‌طور مداوم در بخش‌های مختلف این فضا از پژوهش، تدوین، صدا، تصویر و تولید گرفته تا سایر مراحل فعالیت داشته‌ام و به‌طور تخصصی مستند کار کرده‌ام. موضوعاتی که عمدتاً روی آن‌ها کار کرده‌ایم، مسائل اجتماعی بوده‌اند حال گاهی با نگاه و رویکرد تاریخی و گاهی مرتبط با مسائل روز و موضوعاتی که در روزمره درگیرش هستیم. من این امکان را داشتم که به‌عنوان دستیار در کنار پدرم، آقای محمدعلی فارسی، فعالیت کنم. ایشان چهره‌ای شناخته‌شده در دنیای مستند هستند و طبیعتاً تأثیر زیادی بر شکل کار کردن من، نوع نزدیک شدن به موضوعات و تعامل با عوامل داشته‌اند و من به شدت وامدار ایشان هستم.

شهید بهشتی شخصیتی تأثیرگذار در سپهر سیاسی ایران بوده اما آیا پیش از آن‌که تصمیم به ساخت این مستند بگیرید نیز این شخصیت برای شما جذابیت داشت و درباره او تحقیق و پژوهش کرده بودید؟

من شخصاً وقایع انقلاب را مطالعه و دنبال کرده‌ام و بر اساس موضوعات مختلف و تجربیات متنوعی که در دیگر آثار بدست آمده بود، تا حدی با این فضا و با شخصیت‌های انقلاب آشنایی داشته‌ام و در میان شخصیت‌های انقلاب آقای بهشتی به‌طور ویژه دغدغه شخصی من بود و علاقه‌مند بودم درباره ایشان کار کنم. خوشبختانه اتفاق خوبی هم افتاد و یک هم‌زمانی مناسب شکل گرفت. و آقای رضا ابوالحسنی، نویسنده مجموعه نیز در دفتری که ما مشغول کار بودیم، حضور داشتند و تقریباً به طور مداوم در حال گفت‌وگو درباره این قصه بودیم. در آن مقطع بنده هنوز مستقیماً درگیر کار نشده بودم و از دور روند اتفاقات را دنبال می‌کردم اما تهیه‌کننده کار، آقایان صالحیان، در آن زمان روی نسخه سریالی این موضوع کار می‌کردند و فکر می‌کنم که بنده با حدود دو سال تأخیر به گروه نسخه سینمایی اضافه شدم. وقتی موضوع به‌صورت جدی مطرح شد، بنده نیز با استقبال بسیار وارد پروژه شدم بخصوص که با آقای ابوالحسنی پیش از این تجربه چند کار موفق مشترک داشتیم و کاملاً با یکدیگر آشنا بودیم و سبک و سیاق کاری همدیگر را می‌شناختیم و امسال نیز یک کار مشترک دیگر با عنوان «فرشته‌ها نمی‌میرند» که آن هم کار خوبی است.

مراحل پژوهش اثر به چه صورت و توسط چه کسی انجام شد؟

پژوهش اثر مشخصا توسط آقای اباذر صالحیان تهیه‌کننده فیلم انجام شد. ایشان تجربه بسیار خوبی درباره مرحوم آیت‌الله طالقانی داشتند و بر اساس همان تجربه، خودشان آغاز به تحقیق و پژوهش در مورد شهید بهشتی کردند، اطلاعات را جمع‌آوری کرده و واقعاً کار گسترده‌ای انجام دادند. به‌ طوری که وقتی تصمیم داشتیم نسخه بلند را تولید کنیم، بیش از ۲۲ هزار فریم عکس و حدود ۱۲۰۰ ساعت تصویر گردآوری شده بود که واقعا برای این دست از پروژه‌ها اعدادی نجومی‌ محسوب می‌شوند. این اطلاعات به‌تدریج جمع‌آوری شده بود و ماجرا از همان‌جا آغاز شد. البته آن چیزی که ما در ابتدا مدنظر داشتیم، محقق نشد چرا که قرار بود که در نسخه سریالی، کارنامه سیاسی شهید بهشتی بررسی و در نسخه سینمایی، به زندگی شخصی ایشان پرداخته شود. ما سه سال درگیر این موضوع بودیم اما به نتیجه نرسیدیم، یعنی با وجود تمام اطلاعاتی که جمع‌آوری شده بود، امکان پرداختن به پرتره شخصی شهید بهشتی و آن موارد پژوهشی که مدنظر داشتیم فراهم نشد. در نهایت به این جمع‌بندی رسیدیم که بهترین حالت این است که با زبان هنری جذاب‌تری، همان پرونده سیاسی را دوباره کار کنیم و این نسخه اشتراکاتی هم با نسخه سریالی دارد. در مجموع، با توجه به حال‌وهوایی که اکنون در کشور وجود دارد و موضوعاتی که در فیلم مطرح شده، بازخوردهای بسیار جالبی دریافت کردم و بسیاری می‌گفتند موضوعاتی که در فیلم طرح شده، هم‌پوشانی زیادی با وضعیت و اتفاقات امروز دارد. با توجه به اینکه نظرات شهید بهشتی در این زمینه‌ها بسیار روشن است به نظر می‌رسد برای بسیاری از مخاطبان راهگشا بوده است.

آیا پروژه سریالی هم آماده پخش است؟

نسخه اولیه سریالی آماده شده است و اکنون مراحل فنی آن در حال انجام است و فکر می‌کنم نهایتاً طی یکی دو ماه آینده به نتیجه برسد.

آیا «عبای سوخته» یک مستند پرتره است؟

به زعم من نه یک مستند پرتره نیست. این اثر در گونه مستندهای سیاسی قرار می‌گیرد که بیش از پرداختن به ابعاد شخصیتی یک چهره قصد دارد جریان‌شناسی یک رویکرد سیاسی را دنبال کند.

با توجه به این‌که با فاصله‌ای دو ساله به تیم این مستند ملحق شده‌اید، نگاه خودتان به‌عنوان کارگردان تا چه حد با پژوهش‌هایی که انجام شده بود همسو بود؟ و اساساً وقتی به یک کاراکتر سیاسی معاصر، می‌پردازیم، از چه چیزهایی باید در فیلم‌سازی و مستندسازی اجتناب کنیم، یا خودتان از چه چیزهایی اجتناب کردید؟

به نظرم در این نقطه موضوع خیلی شخصی می‌شود. برای این پروژه تحقیق تا حد زیادی انجام شده بود و شاکله کلی آن درآمده بود. تجربه‌ای که شخصا از کارهایم تاکنون دارم نیز به من گفته که کارگردان، تهیه‌کننده یا حتی نویسنده، شأنیت پژوهش را، مخصوصاً در حوزه‌های تاریخی و حوزه‌های خاص ندارند. پژوهش برای من بخش ویژه‌ای است و من وارد آن حوزه نمی‌شوم. فردی که حرفه‌اش پژوهش است باید در این مسائل، به‌ویژه مسائل سیاسی، نظر بدهد؛ چرا که خوانش این اطلاعات، کار ما فیلم‌سازها نیست و ما همه‌چیزدان نیستیم. معمولاً هم پاشنه آشیل فیلم‌های مستند تاریخی همان جایی است که کارگردان خود به عنوان پژوهشگر ورود کرده است. از این جهت، من واقعاً سؤال‌های زیادی داشتم. پژوهشی هم که به دست آورده بودیم، فقط می‌توانست یک اقلی از آن پرسش‌ها را مشخص کند. حالا سختی کار برای من این بود که با همان اقلی که در پژوهش گردآوری شده بود، تولید هم انجام و مصاحبه‌ها ضبط شده بود و ما عملاً فرصتی برای ضبط این موارد نداشتیم، اما نهایتاً با همان اطلاعات موجود، مجدداً کار آغاز شد و با مشورت، ارتباط گرفتن با متخصصین سعی کردیم بر پژوهش سوار شویم و به نتایج بسیار خوبی نیز باز در مرحله پژوهش رسیدیم. مثلا صوت‌های شهید بهشتی که در این اثر استفاده شده مجموعه‌ای بسیار ارزشمند است که صادقانه تا به امروز در هیچ کاری مشابه آن را ندیده‌ام. این صوت‌ها هم از نظر اسنادی و هم از نظر صراحتی که شهید بهشتی در طرح مسائل دارد،  بسیار خاص هستند. این اسناد بعدها و در قالب متمم پژوهش پیدا و تکمیل شدند. در نهایت، این پروژه برای خود من هم یک تجربه جدید بود و پیش از این به این شکل کار نکرده بودم. حالا باید دید خروجی کار تا چه حد می‌تواند با مخاطب حرفه‌ای و مخاطب عام ارتباط برقرار کند و چگونه دریافت می‌شود.

آیا در این فیلم بازسازی‌ نیز انجام شده؟

بازسازی‌ نه به معنای متعارف که بازیگری نقش کاراکتر مورد بحث را ایفا کند یا صحنه‌ای منطبق بر آنچه واقعاً اتفاق افتاده، با عوامل داستانی بازسازی شود، بلکه ما قصد داشتیم نوعی بازآفرینی در این کار داشته باشیم که در نهایت از آن هم در اثر استفاده نکردیم.

سخن پایانی

نکته‌ای که دوست دارم به‌درستی منتقل شود این است که معمولاً رسانه‌ها به عنوان صاحب اثر سراغ کارگردان می‌آیند، اما من واقعاً نماینده یک گروه هستم که طی این چند سال زحمت بسیار زیادی برای این پروژه کشیده‌اند. برای مثال، آقای مهدی انصاری که تدوینگر نسخه سریالی این کار بودند، نقش بسیار حیاتی در این مجموعه داشتند و شاکله نسخه سینمایی بر اساس زحماتی که ایشان در نسخه سریالی کشیدند، شکل گرفت و نقش ایشان فراتر از یک تدوین‌گر بود. همینطور خانم جهان‌شاهلو که زحمت دسته‌بندی و خوانش اسناد آرشیوی را بر عهده گرفتند. حجم اطلاعاتی که در اختیار داشتیم فوق‌العاده زیاد بود و اگر خانم جهان‌شاهلو آن مهارت را نداشتند و برای این کار وقت نمی‌گذاشتند، اساساً گردآوری آنچه اکنون فراهم شده، به نظر من ممکن نبود. ما برای نسخه سینمایی حجم زیادی تصویر تولید کردیم که بسیار هزینه‌بر بود و زمانی که به این جمع‌بندی رسیدیم که آن شکل پرتره شدنی نیست و باید فرم کار پیو نمونه سریالی باشد، آقای صالحیان به‌عنوان تهیه‌کننده این انعطاف را نشان دادند و پذیرفتند در حالیکه کمتر اتفاق می‌افتد که تهیه‌کننده‌ها زمانی که هزینه‌های زیادی در پروژه انجام داده‌اند، چنین تصمیم سختی بگیرند و تا این اندازه منعطف باشند. همچنین آقای ابوالحسنی در بحث نگارش، واقعاً به شکل قابل توجهی همراهی کردند و بسیار راه آمدند. بخصوص که من در کار اخلاقیات خاص خودم را دارم و عوامل را اذیت می‌کنم، اما انصافاً همه از جمله آقای فرهاد قائمیان کاملاً همراه بودند. ایشان کسالت بسیار سنگینی داشتند، اما با روی باز برای خواندن متن آمدند، اصلاً ما را اذیت نکردند و بسیار تأکید داشتند که اگر نیاز باشد حتما باز حضور خواهند داشت. در نهایت ما سعی کردیم یک نقطه‌گذاری در خوانشی که می‌توانستیم از بهشتی در مستند داشته باشیم، انجام دهیم و من واقعاً تنها جزئی از یک گروه هستم. این کار تا رسیدن به این مرحله، یک تجربه کاملاً گروهی بوده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × یک =

دکمه بازگشت به بالا