«حافظ» نامی بزرگ گرفتار جشنی کم رمق! / نیاز به بازنگری رویداد‌های هنری تا انتظار برای یک تقدیر واقعی

جشن حافظ باز هم انتظارت را برآورده نکرد و این دورهمی نمی‌تواند به استعداد‌های هنری ما انگیزه دهد!

جشن حافظ سال ۱۴۰۴ هم روز گذشته برگزار شد.مراسمی که به عنوان یکی از شناخته شده‌ترین رویداد‌های سنتی تحلیل از برگزیدگان صنعت سرگرمی ایران شناخته می‌شود.

این مراسم که یادگاری علی معلم بنیانگذار «دنیای تصویر» است و بیست و چهارمین دوره خود را پشت سر گذاشت. جشنی که نه در سطح برگزاری و نه در اعتبار دیگر رمق گذشته خود را ندارد و شاید بتوان گفت به یک دورهمی کم فروغ در سپهر سینما، تئاتر و موسیقی تبدیل شده است.

صنعت سرگرمی ایران در شاخه‌های یاد شده مسیری عجیب را پیش گرفته و دیگر خبری از یک راهبرد مشخص نیست و قطعا لزوم یک جشن یا رویدادی جایزه محور که باعث انگیزه فعالین آن شود حس می‌شود.

عدم حضور چهره‌های کلیدی صنعت تلویزیون اعم از نمایش خانگی تا خود صدا و سیما و به نوعی تحریم فعالین رسانه ملی از طرف آنها هم ضربه مهلکی به این جشن بوده است.

اینکه این رویداد یک دورهمی خصوصی شده به خود برگزار کنندگان آن ربط دارد ولی مراسمی که نام «حافظ» را به یدک می‌کشد باید حداقل کمی به بزرگی برندش باشد.

اینکه صرفا اخبار جذاب آن چند قاب وایرال شده در شبکه اجتماعی باشد و تبدیل به دورهمی خصوصی بدون عمق فرهنگی شود نشان دهنده ضعف برگزار کنندگان در تنظیم گری و هدایت اینگونه رویدادهاست.

زوال جشنواره‌ها و رویداد‌های هنری همچنان ادامه دارد و این لزوم بازنگری در آنها را بیش از پیش نشان می‌دهد.

قبل از برگزاری جشن شاید ضعف بیشتر داوری هاست و البته از قدیم گفته‌اند از کوزه همان تراود که در اوست!

یعنی نمی‌توان از صنعتی که به شدت درگیر آلودگی‌های مالی، بی سناریویی و سیاستگذاری است و اسپانسر‌ها و حامیان مالی بدون هیچ قید و بندی به آن ورود کرده رویدادی با شکوه را انتظار داشت!

به گزارش دانشجو، جوایز توزیع شده در جشن بیست و چهارم هم نشان داد این رویداد بیش از پیش سلیقگی و متأثر از نوعی گعده یا جریان است که عموما در خدمت صنعت شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی است تا غنای فرهنگی!

این را وقتی بیشتر متوجه می‌شویم که نگاهی به جوایز و واکنش‌های پس از آن کنیم. از برگزیده شدن فیلمنامه ضعیف و انتزاعی تاسیان تا واکنش امیرحسین قیاسی به جایزه، همه و همه نشان دهنده این است که جوایز حشن حافظ چقدر می‌توانند خود را بی اعتبار کنند.

برگزاری مراسمی که حتی اجرایش هم چنگی به دل نزد، جشنی که دیگر تنوع ندارد و همه مردم را در بر نمی‌گیرد و بیشتر از بازیگران و هنرمندان بادیگارد‌ها به چشم آمدند.

عدم سنجش واقعی هنری، بی توجهی به استعداد‌ها و دورهمی شدن این جشن نشان می‌دهد که ما واقعا نیاز به بازنگری در ساختار چنینی رویداد‌هایی هستیم.

خلاصه که ما به یک جشن و رویداد هنری ملی نیاز داریم که همه مسائل ذکر شده بالا را دریابد و شاید توپ این میدان بیشتر از همیشه در زمین صدا و سیما است تا به وظیفه ذاتی خود عمل کند و همه فرزندان ایران که در هنر این سرزمین می‌درخشند را دور هم جمع کند و از آنها عادلانه تقدیر کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × پنج =

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا