به یاد «خاله» تئاتر، موسیقی و سینما؛ مگر میتوانیم فراموشت کنیم؟

شیرین یزدانبخش فقط یک نام نبود، نیست و نخواهد بود؛ او «خاله» همه هنرمندان تئاتر، موسیقی و سینمایی است که مخاطب آثارشان بود و با لبخند خود به آنها انرژی میداد.
اگر بخواهید به تماشای تئاتر، اجرای موسیقی یا فیلمی سینمایی بنشینید یا باید بلیت خریده باشید یا نامتان در لیست مهمانها قید شده باشد تا مسئولان سالن به شما اجازه ورود بدهند اما یک نفر بود که برای ورود به سالنهای میزبان اجرای تئاتر، موسیقی یا نمایش فیلم، نیازی به تهیه بلیت یا حضور نامش در میان مهمانهای گروه نداشت.
بازنشسته شرکت دخانیات بود و عاشق هنر؛ تئاتر، موسیقی و سینما. اهل تماشای تلویزیون نبود ولی عاشق شنیدن رادیو بود و مدام به شبکههایی گوش میداد که در آن موسیقی پخش میشد.
بیش از ۳ دهه تماشای هیچ تئاتر یا کنسرت موسیقی از نوع کلاسیک و سنتی را از دست نداد و اگر از یک اثر نمایشی یا اجرای موسیقی خوشش میآمد حداقل ۳ بار به تماشای آن مینشست.
در بین هنرمندان تئاتر و موسیقی جایگاه خاصی داشت و برخی به او «خاله» و برخی «مادر» میگفتند.
در روابط عمومی تئاتر شهر پای ثابت گپ و گفت با خبرنگاران بود و درباره کارهای مختلف با آنها صحبت میکرد. همه از صمیم قلب دوستش داشتند و او مادرانه به آنها عشق میورزید. عاشق این بود با تعدادی از خبرنگاران به تماشای تئاتر، فیلم یا کنسرت موسیقی بنشیند. پای ثابت تولدهای خبرنگاران بود و در عکسهای یادگاری لبخندی فراموشنشدنی داشت.
علیرضا سعیدی و مهتا کریمی در روابط عمومی تئاتر شهر برای او مانند فرزندان نداشتهاش بودند؛ به آنها مادرانه عشق میورزید و آنها نیز عاشقانه دوستش داشتند، دارند و همچنان خواهند داشت.
در ۴ فصل سال، در گرما و سرما، پای ثابت و پر و پا قرص مجموعه تئاتر شهر بود و اگر روزی در مجموعه حضور پیدا نمیکرد همه سراغش را میگرفتند.
گاهی در تئاتر شهر به تماشای تئاتری مینشست و به روابط عمومی مجموعه میرفت تا یک چای بنوشد و بعد به سرعت به تالار وحدت برود تا اجرای ارکستر ملی یا سمفونیک یا اجرای یک گروه یا خواننده سنتی را از دست ندهد.
به گزارش خبرنگار مهر، «خاله» اگر در تئاتر شهر نبود، در تالار وحدت حضور داشت و اگر آنجا هم نبود، میتوانستید در تماشاخانه ایرانشهر ببینیدش.
سینما «ماندانا» پاتوق ثابت و قدیمیاش برای تماشای فیلمهای سینمایی بود.
به اصرار افشین هاشمی به عنوان بازیگر وارد فیلم «لطفا مزاحم نشوید» محسن عبدالوهاب شد و پس از آن به عنوان بهترین بازیگر زن فیلم فجر برای بازی در «بوسیدن روی ماه» همایون اسعدیان انتخاب و با «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی هم نامش در میان برندگان اسکار قرار گرفت.
در تئاتر هم پیشنهادهای متعددی برای بازی داشت.
در سال ۹۵ در گفتگویی با خبرنگار مهر درباره چرایی بازی نکردن در عرصه تئاتر تأکید کرده بود: «تئاتر وقت گیر است و بعد از چند ماه تمرین باید هر شب هم در قالب اجرای عمومی به صحنه برود. من متأسفانه انرژی و توان جسمانی لازم برای طی کردن این روند را در خود نمیبینم. در تئاتر بعد از پایان مدت زمان تمرین تازه باید به صورت جدی و با انرژی هر شب به صحنه رفت و این امر نیازمند توان جسمانی است. من برای اینکه به تئاترهای عزیزانی که به من پیشنهاد بازی میدهند، آسیب نزنم و به قولی کارشان را خراب نکنم، با خلوص نیت به آنها میگویم که به لحاظ جسمانی توانایی بازی در تئاتر را ندارم. عزیزان هم ناراحت نمیشوند و حرف من را میپذیرند. البته امیدوارم مانند بازی در فیلم، در تئاتر هم در عمل انجام شده قرار نگیرم چون در ابتدا قرار بود فقط در یک فیلم بازی کنم که حالا تبدیل به بازی در ۲۲ فیلم شده است.»
روی حرف خود ماند و هیچ وقت روی صحنه تئاتر حضور پیدا نکرد و همیشه جایگاه مخاطب و تماشاگر بودن تئاتر را برای خود نگه داشت.
«خاله» میخندید و خندههایش آنقدر از ته دل بود که همه را به خنده وا میداشت. اهل سر و کله زدن با جوانها بود و شوخ طبع.
در دوران شیوع ویروس کرونا بسیار ناراحت بود زیرا نمیتوانست به تئاتر شهر، تالار وحدت، تماشاخانه ایرانشهر، سینما ماندانا، پردیس چارسو یا فضاهای و سالنهای دیگر برود.
بعد از آن دیگر تمایلی به ادامه بازیگری نداشت ولی مخاطب آثار هنری باقی ماند.
«خاله» با تمام انرژی، عشق و علاقهای که به هنر، هنرمندان و خبرنگاران داشت، شامگاه ۴ دی چشم از جهان فروبست.
به طور حتم از امروز تا زمانی که هنوز هنرمند یا خبرنگاری که «خاله» را میشناخت زنده باشد، جای خالی او در راهروها و سالنهای تئاتر شهر، تالار وحدت، تماشاخانه ایرانشهر، سالنهای تئاتر و موسیقی و سینما احساس میشود و خواهد شد.
امسال به طور حتم نبود او در ایام جشنواره تئاتر فجر و جشنواره فیلم فجر برای همه دوستدارانش سنگین و غیرقابل تحمل است.
روحت شاد و یادت گرامی، خاله دوست داشتنی، شیرین یزدانبخش.



