سلبریتیهای معترض؛ آتش بیار معرکهای که خود هیزمش را فراهم کردهاند

باز هم همان الگوی تکراری رخ داد: وقتی تورم، گرانی و فشار اقتصادی به اوج میرسد، ناگهان بازیگران و سلبریتیها از زیر خاکستر سکوت بلند میشوند و با چند استوری اینستاگرامی و ژستهای احساسی، خود را بهعنوان «مدافع مردم» معرفی میکنند.
هومن سیدی نمونه آشکار این تناقض است. کسی که سیمرغش را تقدیم حسن روحانی کرد و دولت او را نماد «عقلانیت و تدبیر» نامید، امروز در دولت پزشکیان که امتداد همان گفتمان است، بهعنوان «معترض اقتصادی» ظاهر شده است. این رفتار، نه تنها نشانه فراموشی تاریخی، بلکه بیانگر یک فریبکاری آشکار است. پرسش ساده اما مهم این است: اگر سیاستهای روحانی عامل بحران اقتصادی بودند، چرا روزی او را تشویق و مشروعیت بخشیدید؟ و اگر امروز دغدغه مردم دارید، چرا کوچکترین اشارهای به نقش خودتان در ایجاد وضع موجود نمیکنید؟
سلبریتیهای ایرانی طی سالهای گذشته بارها و بارها نشان دادهاند که جامعه را نه به سوی تحلیل و آگاهی، بلکه به سمت هیجان و احساسات هدایت میکنند. انتخابات سال ۹۶ نمونه روشن این رفتار است؛ وقتی همین چهرهها با نفوذ رسانهای خود، رأی مردم را به نام «نجات کشور» مصادره کردند و دولتی را بر سر کار آوردند که اقتصاد را به برجام و وعدههای خیالی گره زد. نتیجه؟ سقوط ارزش پول ملی، انفجار نرخ ارز، رکود تولید و فشار اقتصادی بیسابقه بر مردم. و سلبریتیها؟ همچنان بدون هیچگونه عذرخواهی، ژست «مدافع مردم» گرفتهاند.
رفتار امروز این بازیگران، نه دلسوزی برای مردم، بلکه فرار از مسئولیت و بازسازی وجهه فرسوده است. چند استوری و جمله کلی درباره «حق مردم» و «سفره خالی»، تلاشی است برای تطهیر گذشته و حفظ برند شخصی؛ غافل از اینکه مردم حافظه کوتاه ندارند و تفاوت میان اعتراض واقعی و ژست رسانهای را خوب میفهمند.
واقعیت تلخ این است که این نمایش، نتیجهای جز افزایش بیاعتمادی عمومی ندارد. مردم از تناقضها خسته شدهاند: امروز میگویید مردم حق دارند اعتراض کنند، دیروز رأی آوردن دولتی را تأیید میکردید که کشور را در بحران فرو برد. امروز فریاد میزنید، دیروز دستهایتان را برای مشروعیتبخشی بالا بردید. این دوگانگی، نه تنها بیمسئولیتی را نشان میدهد، بلکه فرهنگ عمومی را نیز آلوده میکند؛ فرهنگی که در آن «تظاهر به دغدغه مردم» جای «پاسخگویی واقعی» را گرفته است.
اگر کمی صداقت داشته باشند، سلبریتیها باید پیش از هر استوری اعتراضی، بنویسند: «ما اشتباه کردیم و نقش خود را در وضعیت موجود میپذیریم.» اما چنین جملهای هرگز دیده نمیشود. مسئله واقعی مردم نیست، مسئله حفظ برند شخصی و جایگاه اجتماعی است. در نهایت، تاریخ و حافظه جمعی جایگاه واقعی این افراد را روشن خواهد کرد؛ کسانی که در بزنگاهها ایستادند و کسانی که با تغییر باد، ژست تازه گرفتند.
رسانههای همسو نیز با بزک کردن این نمایشها، تلاش میکنند از سلبریتیها «صدای مردم» بسازند؛ غافل از اینکه مردم دیگر فریب این ژستها را نمیخورند. اعتراض واقعی، آنجاست که با صداقت، تحلیل و مسئولیت همراه باشد، نه با چند استوری پرهیاهو و جمله تهی از معنا. اگر دغدغه واقعی مردم وجود دارد، نخستین گام سکوت، عذرخواهی و کنارکشیدن از مهندسی افکار عمومی است؛ نه دمیدن دوباره در آتشی که خودشان هیزمش را فراهم کردهاند.
هر کسی در ایران حق اعتراض دارد، به جز سلبریتیها که تا گردن در وضعیت موجود مقصرند. این حقیقتی است که نمیتوان با چند ژست رسانهای و پست اینستاگرامی پاک کرد. حمایت تمامقد همین افراد از حسن روحانی در سال ۹۶، نقش مستقیم در وقوع بحرانهای امروز داشت؛ سقوط ارزش پول، تورم افسارگسیخته، رکود تولید و فشار مضاعف بر خانوادهها، همه نتیجه سیاستهایی است که مشروعیت آن توسط همین چهرهها تضمین شد.
امروز بیش از هر زمان دیگری، جامعه به صداقت، مسئولیتپذیری و تحلیل واقعبینانه نیاز دارد؛ نه هیجانفروشی و ژستهای احساسی سلبریتیها. اگر این جماعت واقعاً دغدغه مردم را دارند، نخستین کارشان این است که به گذشته نگاه کنند، اشتباهات خود را بپذیرند و سپس با صداقت، در جهت اصلاح وضعیت اقتصادی و فرهنگی جامعه قدم بردارند. هر چیز دیگر، بازی رسانهای و فریب افکار عمومی است و مردم امروز دیگر فریب این نمایشها را نمیخورند./نوبنیاد




