هویت؛ اعتقاد یا ملیت؟/چه‌طور می‌شود عده‌ای هم عرب و افغان را از درجه انسانیت ساقط بدانند و هم خود را سگ بنامند!

مجله فرهنگی «هفت راه»- حسین الهام: روز پدر بود و رفته بودیم بهشت زهرا تا سری به پدربزرگ بزنیم. قبل از زیارت اهل قبور طبق عادتم ایستادم کنار قطعه و شروع کردم به خواندن متن زیارت نامه اهل قبور از روی یکی از این تابلوهایی که بازماندگان وقف رفتگان‌شان می‌کنند: «السلام علی اهل لا اله الا الله…»

492558_899

تا این روز که بارها این زیارت را خوانده بودم به این دقت نکرده بودم که اعتقاد به کلمه لااله الا الله برای آدم اهلیت می آورد.

در روزگاری به سر می بریم که از سویی وسایل ارتباطی مرزهای هویت سنتی را به سود خود کمرنگ کرده و مثلا فیس‌بوک اعلام می کند بعد از چین پرجمعیت ترین کشور دنیاست و از سویی دیگر جماعتی در کشور خودمان در اوج بی هویتی، ملیت خود را به رخ دیگران می کشند و عرب و افغان را نژاد پست می دانند.

در این شرایط که هم هویت ملی ما از سوی تمدن مهاجم غرب مورد حمله قرار گرفته و هم نژادپرستی بازمانده از شوونیسم پارسی عصر پهلوی، هویت اسلامی ما را نشانه گرفته است، ما برای علاج تنها موضع انفعال را برگزیده ایم و به دفاع مشغولیم و نه تنها حرف اصیل خود را به صور درست مطرح نمی کنیم که از به رخ کشیدن تناقضات این طیف بی هویت بهانه گیر طفره می رویم!

هیچ وقت نشده هم‌پوشانی طیف مدعی جهان‌وطنی و نژاد پرستی توأم را مطرح کنیم و بگوییم چه‌طور می شود در فاصله یک ماه، جماعتی جَوزده هم عرب و افغان را از درجه انسانیت ساقط بدانند و هم صاحب چنان ایدئولوژی بی‌مرزی شوند که خود را سگ بنامند!

هر چند برای نجات این قشر بی هویت از این بی هویتی حاد لازم نیست، بی‌مایگی فکری او اعلام شود، بلکه کافی است گنج و سرمایه نهان خود را از پستوهای بایکوت رسانه ای بیرون بیاوریم و فطرت ها را با تفکر منطقی و انسانی روبرو کنیم که مرزهای جغرافیایی و تفاوت های نژادی هیچ اعتباری ندارد و بشر تنها با اعتقاداتش هویت خود را می سازد.

به راستی همت مسئولان فرهنگی و رسانه های ما چقدر صرف این معنا شده است که تمام اهالی لااله الا الله را در چتر یک هویت واحد با هم آشنا کنند؟ چتری که می تواند جامع هویت های نژادی و قومی و تاریخی هم باشد. چتری که به جای خطوط متعدد و نقاط افتراق بی شمار برای انسان ها، تنها یک خط را ملاک قضاوت و برتری قرار می دهد و آن هم حق و باطل است. ما و دستگاه های عریض و طویل ما برای گسترده شدن این چتر چه کردیم؟

تصویر افغان ها و عراقی هایی که همراه با هویت نژادی خود در دفاع مقدس جبهه حق را یاری کردند چندبار و چگونه در رسانه های ما بروز داده شد؟ سینمای ما با جوانان هم‌وطنش که همراه با برادران افغان و عراقی و لبنانی خود هزاران کیلومتر دور از وطن، برای دفاع از مرزهای هویتی خود و سپس امنیت مردم اهل لااله الا الله جان داد چگونه برخورد کرد؟ برای سینماگران و مدیران سینمایی ما این فداکاری ارزش انسانی بالاتری داشت یا رساندن یک دفترچه مشق به صاحبش؟

رسانه ملی ما بعد از سال ها چه تصویری از مهاجرین افغان ارائه کرده و اصلا به جز توهین و تمسخر برای هم‌کیشان همسایه خود چه الگوی رفتاری پیشنهاد داده است؟

***

ما موظفیم بدون هیچ تعصبی اهالی لا اله الا الله را هر چه بیشتر در زیر یک لوا متحد کنیم و آنها را فارغ از ساختارهای فانتزی و بروکراتیک، هر چه بیشتر با هم آشنا و مرتبط کنیم و رنج و سختی های آن را به جان بخریم که همین آشنایی بیشترِ مردمی با هویت مشترک توحید بدون هیچ هدف ثانویه ای موضوعیت دارد و دستاورد بزرگی است. چه اینکه اگر این آشنایی و ارتباط حاصل شد، اهداف بلند و بزرگ دیگر نیز دو از دسترس نخواهد بود.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا