«یک میخ و چند کت»؛ روایتی مستند از انتخابات / سینمای مستند در حال تبدیل شدن به رسانه است

چهل و هشتمین برنامه «مستندات یکشنبه» که زیرمجموعه سینماتک خانه‌ هنرمندان ایران به پخش فیلم‌های مستند می‌پردازد، یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲، به نمایش فیلم مستند «یک میخ و چند کت» به کارگردانی محسن خان‌جهانی اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور علیرضا بهرامی (مجری و روزنامه‌نگار)، عباس عبدی (روزنامه‌نگار) و محسن خان‌جهانی (کارگردان و مستندساز) برگزار شد.

مستند «یک میخ و چند کت» روایتی از رقابت چند نامزد مجلس شورای اسلامی در آستانه انتخابات است.

علیرضا بهرامی در ابتدای این نشست گفت: مستند «یک میخ و چند کت» موضوعی را مطرح‌ می‌کند که ممکن است هر کدام از ما نسبت به آن موضعی داشته باشیم اما نباید فراموش کرد که در حال صحبت از یک فیلم مستند هستیم. در زمانه‌ای که همه‌چیز تحت تاثیر نظام سرمایه‌داری و زرق و برق است، سینمای ما روند رو به افولی را طی کرده است. در این شرایط سینمای مستند در حال رفتن به سمتی است که می‌توان از آن به عنوان رسانه نام برد. درباره اینکه چرا در کشور ما، سینمای مستند به سمت رسانه شدن رفته است، باید صحبت کرد.

او افزود: اگر همین الان بخواهیم دو موضوع مهم که در سطح کشور و جهان مطرح است را نام ببریم، اول مربوط به شرکتی است که از مردم کلاه‌برداری وسیعی انجام داده و دوم به مرگ مخالف سرشناس پوتین بر می‌گردد. اما نکته جالب این است که در رسانه‌های ما به هیچ‌کدام از این دو موضوع پرداخته نشده است. وقتی اولویت‌های دیگری چون مسائل جناحی و سیاسی سبب می‌شود تا ما به مهم‌ترین موضوعات جامعه بی‌توجه باشیم، یعنی رسانه کارکرد خود را از دست داده است. اتفاقی که اکنون در رسانه‌های ما رخ داده است.

این روزنامه‌نگار ادامه داد: به همین دلیل ما مجبوریم که برای پیگیری این دو خبر به سراغ پلتفرم‌های فیلتر شده برویم. در جایی که فیک‌نیوزها نیز بیشترین فعالیت را دارند. همین موضوع نشان می‌دهد که وضعیت بسیار خراب است. زیرا این شرایط سبب شده تا فیک‌نیوزها برای مردم در سطح منبع خبر مطرح شوند که به هیچ وجه اتفاق مثبتی نیست. این وضعیت در حالی ایجاد شده است که اگر رسانه کارکرد واقعی خود را داشته باشد، حتی نیاز نیست که جانب طرفی از دعوا را بگیرد. چون روایت درست ماجرا به تنهایی بسیاری از مشکلات را رفع می‌کند.

بهرامی در ادامه صحبت‌هایش گفت: اکنون در جهان با پدیده انسان رسانه مواجهیم. به عنوان مثال کریستیانو رونالدو به عنوان یک انسان رسانه مطرح بوده و گران‌قیمت‌ترین فرد در این زمینه است. حتی گفته می‌شود درآمدی که او از تبلیغات دارد، حتی از فوتبال بیشتر است. حتی او نیز چندی پیش شرکتی را تبلیغ کرد و پس از مدتی مشخص شد که آن شرکت محکوم به پول‌شویی شده است. آقای رونالدو در این وضعیت به شدت تحت فشار افکار عمومی قرار گرفت. زیرا باید ثابت می‌کرد که شریک آن جرم نبوده است. اتفاقی که اکنون برای بسیاری از چهره‌های خودمان که این شرکت را تبلیغ کردند نیز ایجاد شده است.

او ادامه داد: پس از این اتفاق، رونالدو توسط رسانه‌های آزاد تحت فشار قرار گرفت. اما در اینجا شرایط به‌گونه دیگری است. رسانه آزاد لازمه هر جامعه است؛ زیرا سبب کاهش فساد می‌شود. همه این صحبت‌ها را بیان کردم، چون ارتباط معنایی با برخی از چهره‌های نشان داده شده در این مستند دارد که در برهه‌ای از زمان به عنوان مفسد اقتصادی معرفی شدند.

این روزنامه‌نگار در ادامه صحبت‌هایش با تاکید بر اینکه اکنون فیلم مستند تبدیل به رسانه شده است، عنوان کرد: در شرایطی که فیک‌نیوزها در حال گسترش هستند، می‌توان احتمال داد که روز به روز به ارزش سینمای مستند افزوده شود. زیرا با گذشت زمان، واقعی بودن اتفاقات و رخدادها ارزش دوچندانی پیدا می‌کند. در واقع اگر سینمای مستند بتواند مرز بین مستند و داستانی بودن را نگه دارد و در برابر دستکاری مفهوم مقاومت کند، روز به روز ارزش بیشتری پیدا می‌کند. چون روز به روز تبدیل به رسانه مهمتری می‌شود.

بهرامی در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: مسیری که فیلمسازانی چون پناهی، رسول‌اف و اخیرا بهتاش صناعی‌ها در سینمای داستانی باز کردند، دیگر نه کنترل پذیر است و نه برگشت‌پذیر. زیرا زمانی نیاز بود تا افراد فیلم خود را با بودجه نهادهای دولتی بسازند اما اکنون فیلم‌هایی داریم که تولید مشترک با کشورهای دیگر هستند. به همین دلیل آنها دیگر چارچوب‌های حاکمیتی را نمی‌پذیرند. این فیلم مستند که دیدید، یک اثر رسانه‌ای بود که در بیشتر بخش‌های خود صحنه‌های واقعی جامعه را به نمایش می‌گذارد. حتی بخش‌هایی از آن طنزی دارد که ما را می‌خنداند اما این طنز همان طنز تلخ روزگار ماست.

عباس عبدی در بخش دیگری از این نشست گفت: یکی از ویژگی‌های یک جامعه مدرن، این است که بیش از اینکه آدم‌ها با هم ارتباط داشته باشند، نهادها با هم مرتبط هستند. به هر ترتیب ما در روستا زندگی نمی‌کنیم و طبیعتا با یکدیگر ارتباط چهره به چهره نداریم، اما از طریق رسانه با هم مرتبط هستیم. اصلا افراد تهران نمی‌توانند به صورت چهره به چهره با هم ارتباط باشند؛ چون چنین اتفاقی غیر ممکن است.

او افزود: در شهری مانند تهران اگر قرار باشد۳۰ نماینده مجلس را از میان کاندیدها انتخاب کنیم، چطور می‌توانیم افراد را بشناسیم تا بر این مبنا به آنها رای دهیم؟ قطعا ارتباط و شناخت ما از آنها می‌تواند از طریق نهادهای مدنی باشد. به این صورت ما جمعیت تهران یا ۸۰ میلیون ایرانی را تبدیل به ۱۰۰ نهاد می‌کنیم. بنابراین ما افراد را باتوجه به حضورشان در نهاد مورد نظر می‌شناسیم. به این ترتیب تبدیل به جامعه روستایی می‌شویم که افراد حقوقی را جای افراد حقیقی می‌شناسیم. در واقع نهادها در انتخابات تبدیل به جناح‌های سیاسی می‌شوند. اما متاسفانه این ساختار در ایران وجود دارد؛ یعنی ما نظام پارلمانی داریم، اما نظام حزبی نداریم. همین موضوع آثار خود را در انتخابات نشان می‌دهد.

این روزنامه‌نگار در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: در کشوری چون بریتانیا که سه حزب اصلی دارد؛ موضوع برگزیت یا عضویت در اتحادیه اروپاست. در واقع هر نماینده‌ای درباره موضوعاتی این چنین صحبت کرده و دلایل موافقت و مخالفت خود درباره آنها را مطرح می‌کند. در واقع احزاب موضوعات مهم را تعیین کرده و نامزدها درباره این موضوعات صحبت می‌کنند. مردم این سه حزب را می‌شناسند و بر مبنای حرف‌های مطرح شده، کاندید مورد نظر خود انتخاب می‌کنند.

عبدی در ادامه صحبت‌هایش گفت: اکنون قرار است که ما در جامعه ایران ۳۰۰ نماینده را انتخاب کنیم اما هیچ معیاری برای این موضوع نمی‌توان در نظر گرفت. اتفاقا صحبت درباره مسائل مهم کشور ممکن است باعث سقوط آرای کاندیدها شود. چون اصلا مسئله ملی وجود ندارد. اصلا فکر کنید، یک آدم درست را هم داشته باشید و بخواهید آن را به مجلس بفرستید اما آن یک نفر در بین ۳۰۰ نفر چه کاری می‌تواند انجام دهد.

او ادامه داد: در این وضعیت شاهد خرج کردن زیاد کاندیدها هستیم در حالی که در انتخابات حزبی چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. در آنجا شما پول خود را به حزب می‌دهید و حزب تبلیغات ملی انجام می‌دهد. در آن شرایط شما نمی‌توانید به عده‌ای شام بدهید اما در ایران شاهدیم که کاندیدا یک روستا را برای رای گرفتن شام می‌دهد. اکنون انتخابات در ایران تنها تبدیل به تامین شرایط مالی شده است.

این روزنامه‌نگار در ادامه صحبت‌هایش عنوان کرد: وقتی پولی به نامزدی داده می‌شود، بدون دلیل نیست. چون دیگر نماینده مردم نیست، نماینده فردی است که به او پول داده است. این پول باید در مجلس جبران شود. معمولا هم شفاف نبوده و مشخص نمی‌شود. وقتی قرار است ۳۰۰ نماینده انتخاب شود، تعداد ۱۴ هزار کاندیدا که اکنون تایید صلاحیت شده‌اند، احمقانه است. در چنین وضعیتی نهایت باید ۱۵۰۰ کاندید داشته باشید. این مدل انتخابات تبلیغات خاص خود را دارد. زیرا وقتی نمی‌توانید درباره مشکلات کشور صحبت کنید، باید مدل دیگری تبلیغ کنید.

علیرضا بهرامی در ادامه این نشست گفت: در دو مستند آقای خان‌جهانی که درباره انتخابات ساخته شده است، در انتها مردم به فردی رای می‌دهند، که از همه قلدرتر است و می‌تواند مقصر وضع موجود باشد. چه دلیلی می‌تواند موجب این اتفاق باشد؟

عباس عبدی در پاسخ گفت: اتفاقا مردم در چنین شرایطی درست رای داده‌اند. چون قرار نیست به آدم خوبی رای بدهیم؛ شما به کسی رای می‌دهید که قدرت بیشتری دارد. چون آدم خوب در این ساختار سریع حذف می‌شود ولی آن آدم قدرتمند در روستای من کار می‌کند. در واقع سیاست تعیین کننده ماجراست. نمی‌توان از مردم توقع درست کردن ساختار را داشت. چنین رایی از سوی مردم حاصل ساختار انتخاباتی کنونی است.

محسن خان‌جهانی در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به این پرسش که باتوجه به اینکه دو مستند ساخته شده درباره انتخابات توسط او، مربوط به زمان پیش از انتخابات بوده، آیا تصمیم به ساختن مستندی درباره شرایط بعد از انتخابات نیز داشته است؟ گفت: اساسا دستری به نماینده مجلس بعد از انتخابات بسیار دشوار است. نماینده‌ای که در این مستند پیروز انتخابات شد، در میانه نمایندگی‌اش خبر اختلاسش مطرح و دستگیر شد. زمانی که در فیلمبرداری بودیم، بلافاصله برایم نامه‌ای آمد که شما در حال جانبداری از نماینده‌ای هستید؛ به این خاطر که طرف نماینده قوی که ارتباط زیادی دارد نرفته بودیم.

او افزود: باتوجه به تجربه‌ای که در شهرهای مختلف داشتم، باید بگویم یکی از اتفاقاتی که در این مدل از انتخابات رخ می‌دهد، گول زدن مردم است که انگار در روستاها آسان‌تر اتفاق می‌افتد. به خاطر دارم که افرادی با شایعه و صحبت از قدرت و مسائلی از این دست، وضعیتی را ایجاد می‌کنند که مردم فریب می‌خورند. علاوه بر این در مدت انتخابات به همه غذا می‌دهند. در نهایت باید بگویم این امکان وجود ندارد که ما درباره کسی که در انتخابات پیروز شده، فیلم بسازیم. زیرا آن آدم به قدری قدرتمند می‌شود که اصلا نزدیک شدن به آن راحت نیست.

منبع: صبا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا