حمایت بسیج علامه از یتیم خانه ایران
بسیج دانشگاه علامه در حمایت از فیلم سینمایی«یتیم خانه ایران» تازهترین ساخته ابوالقاسم طالبی پیامی را منتشر کرد.
به گزارش هفت راه، بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) در نامهای خطاب به ابوالقاسم طالبی کارگردان فیلم «یتیم خانه» تاکید کرد: در آسمان تیره و ابری سینمای ایران که وعده باران سیاه نمایی و ابتذال را میدهد، یتیم خانه ستاره درخشان و پرنوری است.
در این خبر آمده است:
اجازه دهید تا صریح، صادقانه و بیپرده اعتراف کنیم که به خود میبالیم، از آن روی که در این بحبوحه و ملغمه سینمای کشور و «خفقان روشنفکر نمایانی که متهورانه و مشمئز کننده در حال بلعیدن قی کردههای تمدن غرباند» این مجال را یافتیم تا با صدای رسا و قول سدید از بلندگو و تریبون روشنگری ضد استعماری شما، یعنی تاریخ مصور و دردهای به پرده نمایان شده و زجرهای مبارزه با استعمار ملت ایران، از «یتیم خانه ایران» قدردانی کنیم.
در روزگاری که فخر سینمای ایران چگونه کثیفتر نشان دادن روابط زن و مرد و مثلثهای عشقی است و هر فیلمی که بیشتر چاشنی سیاه نمایی داشته باشد به دنبال ربودن گوی سبقت از همدیگر برای شرکت در جشنوارههای خارجی هستند حرکت بر خلاف این رود گل آلود امری است به غایت دشوار که صرف نظر از زحمات ساخت فیلم، نفس تلاش برای ایجاد پنجرهای که تنفس هوای آزاد دغدغهمندی و پایبندی به ارزشهای این آب و خاک صورت گرفته، بینهایت مبارک و میمون است و ما را بر آن داشت تا به سهم خود از این روند تقدیر و تشکر به عمل آوریم و به اندازه و وسع خود حامی آن باشیم.
در آسمان تیره و ابری سینمای ایران که وعده باران سیاه نمایی و ابتذال را میدهد، یتیم خانه ستاره درخشان و پرنوری است که راه سخت و دشوار، اما به حق ضدیت و معاندت با استعمار و سلطه غرب بر این کشور را به نسلهای آینده نشان میدهد تا فرزندان ما بدانند که نتیجه تکیه بر دیوار سست و در حال ریزش دوستی غرب، جز ضرر، سیه روزی و تباهی چیزی در پی ندارد.
یتیم خانه را مهجور میخواهند و در منزوی کردن آن میان غوغای بیهویت و بیسر و ته سوغاتیهای هندی میکوشند، زیرا که یتیم خانه دقیقا در حال بیان چیزهایی است که مدیران و تصمیم گیران فرهنگی این کشور سالیان سال تلاش کردند تا آن را نشنیده بگیرند و وجود آن را انکار کنند.
یتیم خانه را نمیخواهند زیرا که از جنس هزلیات موزیکالی نیست که سوپر هیروهای مانکن و دلربا و فیتنس کار سینمای ایران در آن عشق را به دم دستیترین و مبتذلترین شکل آن تحویل مخاطب میدهد و مدیران فرهنگی و سینمایی ما نیز رضایتمندانه تولید آنان را فخر دوران خود میدانند.
صدای یتیم خانه را نمیشنوند و آن را گوش خراش میدانند و صدای رسای استعمار ستیزی و عدم تحمل ظلم در آن را میان موزیکهای خوانندههای صدا قشنگ یک شبه بازیگر شده کاروانسرای سینمای ایران، خفه میکنند. جنس دغدغههای یتیم خانه از تار و پود دغدغههای روشنفکرنمایان کافه نشین نیست که هم صنفهای خود را به دیدن آن ترغیب کنند، چرا که در دستگاه فکری آنان انگلیسیهای مظلوم، هماره قربانی زیادی خواهیهای جهان خوارانهٔ ملت ایراناند.
بممارست و تلاشتان در صراط مستقیم نمایاندن چهره روباههای انگلیسی به مردم بسیار ارزنده است و طبیعتا لایق تقدیرهایی بیش از این نامه، اما چه میشود کرد که تنها دارائیمان قلم دستمان و زبان بیباکمان است که از آنان برای دفاع از حق لحظهای کم نخواهیم گذاشت.
مسلما قضاوتهای غرض ورزانه و پیش دارویهای ناعادلانه و کوردلیهای متعصبانه عدهای که هنوز هم قلادههای طلای اربابانشان را بر گردن دارند، موجب نخواهد شد تا شما از راه و مسیر عدالت و انصاف و حق بینی عدول کنید. باز هم از دردهای رفته بر بدن ایرانمان بگویید و حمایت و دعای خالصانه ما را پشت سرتان احساس کنید.»