فیلمفارسی فحش نیست!
علی جعفرآبادی
از همان زمانی که محمد کارت با فیلم «بچه خور» در جشنوراه فیلم کوتاه تهران حاضر شد و از مهمترین فیلم آن سالِ سینمای جوان رونمایی کرد، ردپای عشق او به سینما و اینکه جز عطش برای قصه گفتن، بهانهی دیگری مسیرش را به سمت سینما کج نکرده، قابل تشخیص و ردیابی بود. پس از آن هم کنشهای هدفدار و دقیقش، چه زمانی که همهی فیلمسازان کوتاه دست به تحریم جشنواره فجر زدند اما او جایزهاش را گرفت و به سیبل فحاشیها تبدیل شد، و چه زمانی که در همهی یادداشتها و حرفهایش از فیلم سینمایی اولش، از ابتدای تولید تا پیش از نمایش در جشنواره، از علاقهش به سینمای جریان اصلی نوشت و گفت، همه نوید ظهور فیلمسازی را می داد که می خواهد فیلمهایش ویترین خون و جنون سینما باشند و جز این انتظار و ادعای دیگری ندارد و حالا «شنای پروانه» همان چیزی است که کارت برایش دورخیز کرده بود، و چه فضیلتی برای فیلمساز بالاتر از اینکه همان چیزی که وعده داده را ساخته باشد؟
«شنای پروانه» یک ایدهی مشخص قابل درک دارد، قهرمانی میسازد که برای رسیدن به هدفش باید سفری پرتلاطم را تجربه کند و غافلگیریها و پیچهای داستانی به اندازهای در دل فیلمنامه کاشته که در نهایت به خلق قصهای منجر شده که انگیزه و کششی برای تماشای دوباره و چندبارهاش ایجاد میکند. کارت برای «مخاطب» فیلم ساخته و به خوبی میداند که مخاطب سینما به معجونی از هیجان، ریتم، خشونت، طغیان و کشمکش، هر یک با دوزهای مشخصی نیاز دارد و وقتی برای کارگردان چیزی جز پسند مخاطب مهم نیست، سکانس شلیک گلوله به چند فراری در بیابان را به دست یک تکتیرانداز نشسته بر پشت وانت میسازد و جاهطلبیش حد و مرزی ندارد.
علاوه بر این، فیلمنامه هم اگرچه بی نقص و نمونه نیست، اما از پس خلق قهرمانی که در ابتدای فیلم در مقابل سیلیهای ناجوانمردانه هم واکنشی ندارد اما رفتهرفته به یک طغیان و خروش منطقی دست میزند برمیآید و سرنوشت قهرمانش را هم نه خودویرانگری (چنانکه در چنین قصه هایی در سینمای ایران مرسوم است) که تلاش برای تبدیل شدن به یک قهرمان در ابعاد اجتماعی مقدر میکند. و حیف که کارت فیلمش را در همان سکانس رد شدن قهرمانش از زیر ریسههای رنگی و چراغانی کوچه، زمانی که مردم محله از دستگیری «بدمن» قصه شادی میکنند به پایان نرسانده و سکانس کم رمق دیگری را برای پایان فیلم در نظر گرفته است. کارت یک فیلمفارسی دهه نودی ساخته، و البته خودش به عنوان یک عاشق سینما می داند که فیلمفارسی ابداً یک فحش نیست!