دوئل سارا بهرامی و مجتبی پیرزاده؛ لحظه خروج مخاطب از تئاتر مهم است

کارگردان نمایش «یخبستگی» معتقد است مهمترین عامل برای استقبال از یک نمایش ارتباط مخاطب با اثر است و لحظه خروج او از سالن و حسی که در آن لحظه دارد مهمترین عامل فروش است.
احمد سلگی نویسنده و کارگردان نمایش «یخبستگی» که از ۱۹ فروردین به مدت یک ماه در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود درباره دلیل انتخاب این متن برای اجرا گفت: هارد لپ تاپ من پر از متنهای نصف نیمه و ایدهها و نمایشنامههایی است که در طول این سالیان نوشتهام اما واقعیت این است که اجرای آنها صرفا به تصمیم من بستگی ندارد و باید ببینیم شرایط چگونه یاری میکند. متن «یخبستگی» را سال ۹۷ نوشتم و فکر میکنم حداقل ۲۰ بار آن را بازنویسی کردهام و در تمام این سالها خیلی دلم میخواست این متن را روی صحنه ببرم، حتی یکی دو بار هم اقدام کردم و دوستانی هم به گروه اضافه شدند اما بنا به دلایلی نشد که به اجرا برسیم.
این نویسنده و کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه کرونا یکی از دلایلی بود که «یخبستگی» تاکنون روی صحنه نرفته است، بیان کرد: به واسطه بروز کرونا چند سال تئاتر متوقف شد و بعد از آن هم اتفاقات سیاسی اجتماعی رخ داد که همچنان روی اجرای تئاتر تاثیر داشت و سالنها خیلی پر نبود برای همین زمان گذشت و گذشت تا رسید به این برهه زمانی.
سلگی درباره ویژگیها و شاخصههای متن نمایشنامه «یخبستگی» توضیح داد: مهمترین تفاوت «یخبستگی» نسبت به بقیه متنها این است که به شدت فضایی ذهنی دارد و در واقع ما با یک نوع سیالیت ذهنی طرف هستیم، البته من این سیالیت را یک بار دیگر در نمایش «هویت پروانههای مرده» امتحان کرده بودم اما اینجا فضا بر مرور و بازنگری خاطرات ۲ شخصیت نمایش متمرکزتر است آن هم در لحظه پایانی زندگیشان.
کارگردان نمایش «یخبستگی» درباره چالش اجرا با ۲ بازیگر یادآور شد: برای متنی که با ۲ بازیگر اجرا میشود و طبیعتا خیلی تکیه به بازیگر دارد باید سراغ بهترین گزینههای موجود میرفتم. مجتبی پیرزاده و سارا بهرامی بازیگران درجه یکی هستند که البته جمع کردن این ۲ عزیز در یک کار ساده ای هم نبود، اما به هر حال از خوششانسی و خوشبختی من بود که توانستم آنها را داشته باشم. البته اگر نمیتوانستم بازیگران ایدهآلم را برای این اجرا انتخاب کنم امکان داشت باز هم اجرا را عقب بیندازم زیرا اجرایی که خیلی به بازیگر تکیه دارد، بدون بازیگر خیلی مسلط و توانا نباید روی صحنه برود. به هر حال یک ساعت این ۲ بازیگر با هم دوئل میکنند و نوع کارگردانی من هم همواره به گونهای بوده که تکیهام به بازیگر بیشتر از هر چیزی است و در واقع مهمترین عنصر کارگردانی من، بازیگر است برای همین اینجا اهمیت بازیگر بیشتر هم میشود.
وی درباره چالش برانگیزترین مساله کارگردانی «یخ بستگی» تأکید کرد: چون ساختار این متن کلاسیک نیست و در واقع ساختاری است که من برای همین متن طراحی کرده ام و بر اساس یک وضعیت ذهنی چیده شده است برای همین در اجرا نمیشود از الگوهای جواب پس داده و کلاسیک کمک گرفت. همواره در طول تمرینها به این فکر میکردم که اگر متن یک ساختار جدیدی را ارائه میدهد، فرم اجرا هم باید به همان منوال ساختار جدیدی را عرضه کند برای همین این موضوع خیلی خیلی چالشبرانگیز بود، حتی برای من از نوشتن نمایشنامه هم سختتر بود. در نهایت میزانسنی را بر اساس روند متن پیاده کردم که حالا باید ببینیم در برخورد با مخاطب چقدر جواب میدهد.
سلگی درباره تهیهکننده و درگاه فروش بلیت این نمایش و پذیرفتن این ریسک که با یک سایت جدید بلیتفروشی تئاتر همکاری کند، گفت: من ادبیات نمایشی خواندهام و همچنان شغل اولم را نویسندگی میدانم، برای همین با فضای کتاب بیگانه نیستم. فیدیبو اپلیکیشنی است که سالها است در گوشی موبایل داشته و کتابهای آنلاین و صوتی آن را استفاده کردهام و بعد اتفاقاتی افتاد که با مدیرعامل فیدیبو رفاقتی پیدا کردم و فضا به شکلی پیش رفت که در نهایت این همکاری اتفاق افتاد. بسیار خوشحالم که این اتفاق افتاده زیرا اتفاق ارزشمندی است که فیدیبو به عنوان یک برند فرهنگی به تئاتر هم ورود کرده است.
وی که تجربه نوشتن فیلمنامه و کار در فضای سریال را نیز دارد درباره وضعیت مخاطب در تئاتر بیان کرد: در چند سال گذشته تئاتر خیلی مهجور بود اما فکر میکنم دوباره اوضاع رو به بهبود است و نکته مهم اینکه خود مخاطب هم با یک خرد جمعی انتخاب میکند که چه اجرایی را ببیند و در واقع دست به انتخاب می زند. به نظر من این یکی از جذابیتهای تئاتر است که تا روز اول اجرا هم نمیتوانیم مطمئن باشیم که قرار است تماشاگر چه بازخوردی بدهد؛ تماشاگری که حالا حرفهای به شبکه های اجتماعی دسترسی دارد، تئاترها را بررسی میکند، خودش نقد میکند، تحلیل میکند و در جمعهای خودشان با همدیگر درباره اثر صحبت میکنند.
سلگی در پایان تصریح کرد: به نظر من همچنان مهمترین عامل برای جذب مخاطب، احترام به او است. اگر سطح کار به گونهای باشد که تماشاگر هیجانزده شود و از دیدن کار لذت ببرد و در واقع دریافت قوی از اثر داشته باشد، خود به خود آن تبلیغ اتفاق میافتد و اگر این اتفاق نیافتد حالا هر چقدر هم گروه تبلیغ کند و بخواهد سالن را پر کند باز هم فکر نمیکنم خیلی موفق باشد. به این دلیل به نظر من، حس مخاطب در لحظهای که از سالن بیرون میرود مهمترین فاکتور برای فروش نمایش است.
منبع: مهر