بازی روی صحنه شیرین و ترسناک بود/ همه ما به دنبال قهرمان‌ هستیم

آرش ظلی پور:

آرش ظلی پور بازیگر و مهم‌تر مجری این سال‌های تلویزیون بوده است که این بار در نقش یک فرد قهرمان و حماسه‌ساز آن هم برای اولین بار در عرصه تئاتر ایفای نقش می‌کند.

کار متفاوت آرش ظلی پور مجری نام‌آشنای تلویزیون، آن هم در تئاتر باعث شد گفت‌وگویی را با وی ترتیب بدهیم. او با ما از فرصت بسیار اندکش برای آمادگی نقش گفت.

از حضورتان در روی صحنه تئاتر بگوید چگونه تجربه‌ای بود؟

در پاسخ به سوال شما باید به کودکی‌ام برگردم، به نخستین‌باری که همراه مادر و برادرم به سالن اصلی تئاتر شهر به دیدن نمایش «شاهزاده و گدا» رفتیم. آن نخستین مواجهه و تجربه من در برخورد با صحنه اصلی تئاتر شهر بود. وقتی به دعوت آقای پشت کوهی به «ذرات آشوب» دعوت شدم، آنهم برای اولین حضور در تئاتر، آن را به فال نیک گرفتم. هرچند که برای اولین حضور روی صحنه تئاتر، تجربه‌ی ترسناکی بود.

بازیگران و گروه نمایش، کاملاً آماده بودند و من، تنها چهار روز وقت و فرصت تمرین داشتم. این میان نقش و کمک آقای پشت کوهی بسیار در رسیدن به نقش «جرون» مهم بود.

پس ریسک بزرگی کردید؟

ریسک شیرینی بود، هرچند که شب اول تجربه‌ای ترسناک بود. به هر حال من مجری تلویزیون هستم و فکر میکنم این امر توانست به من کمک کند‌.

چطور شد آقای پشت کوهی شما را برای این نقش انتخاب کردند؟ آشنایی قبلی وجود داشت؟

بله، آشنایی ما از یک پروژه سینمایی به نام «یادگار جنوب » به کارگردانی آقای دوماری آغاز شد. در آنجا نقش فردی جنوبی را بازی می‌کردم. بر همین اساس آقای پشت کوهی نقش مشاور لهجه را در آن فیلم به عهده داشتند. آشنایی ما از آن پروژه شروع شد.تا اینکه ایشان با من تماس گرفتند و نقش جرون را پیشنهاد دادند.

که نقش را پذیرفتید!

نه. اتفاقا، آن موقع در برنامه«جوکر» بودم. عذرخواهی کردم که نمی رسم. شب قبل از اجرای اول ایشان از من دوباره دعوت کردند و در نهایت قسمت شد با ایشان همکاری داشته باشم.

«جرون» را چگونه شخصیتی دیدید؟

در تمام دنیا، مردم قهرمان‌ها را دوست دارند. طبیعتاً من هم چنین شخصیتی‌هایی را دوست دارم. بخصوص این روزها، در این اوضاع و احوالی که به شدت همه‌ی‌ما به دنبال نجات دهنده و قهرمان هستیم و عرق وطن‌پرستی داریم، پرداختن به چنین کاراکترهایی یک نیاز است. من حتی فوتبال را هم به عشق سرود ملی، بازی می‌کردم. بر همین اساس نوع روایت این نمایش و شخصیت را که با فضای تاریخی و حماسی ما هم در ارتباط بود بسیار دوست داشتم.

پس در واقع این عرق ملی باعث شد تا در این اثر حضور پیدا کنید؟

البته نقش و قصه هم مرا جذب خودش کرد. ضمن اینکه معتقدم همه ما جرونی در درونمان داریم که باید بیدار شود. برای من سال‌ها این جرون به هر دلیلی در درون من خفته بود و در این نمایش بیدارش کردم.

گریم و لباس چه اندازه برای رسیدن به نقشتان کمکتان کرد؟

در روز اول اجرا کلاه گیسی داشتم. با مشورت کارگردان کلاه گیس را برداشتم و تغییراتی روی مو و صورت و لباسم انجام شد. روزی که اولین بار گریم شدم را بخاطر دارم خیلی حس عجیب وغریبی داشتم. راستش پس از پایان هر اجرا ناراحت هستم که باید یک شب دیگر با «جرون»خداحافظی کنم.  تئاتر به شدت انرژی عجیبی به من میدهد.  راستش اگر مشکلات معیشتی نبود بیشتر در این حوزه مانده بودم.

پس تجربه کار با آقای پشت‌کوهی را دوست داشتید.

بسیار. خیلی دوست داشتم با ابراهیم پشت کوهی کار کنم. راستش بعد از اینکه روی صحنه آمدم تازه متوجه شدم تفکر خاص و متفاوتش شدم. از ایشان بسیار آموختم. کار کردن با او تجربه خوب و دلنشینی بود.

سخن پایانی؟

تنها حرفم این است، اگر هر چیزی را که از ته دل دوستش دارید برای آن صبر کنید.

منبع: صبا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده + 15 =

دکمه بازگشت به بالا