هالیوود و چالش بزرگ قرن؛ خلاقیت انسانی یا تولید ماشینی؟

در حالی که استودیوها و شرکتهای فناوری با ابزارهای هوش مصنوعی به تولید انبوه فیلم و محتوا روی آوردهاند، بسیاری از فیلمسازان، بازیگران و هنرمندان درباره سرنوشت هنر و خلاقیت انسانی هشدار میدهند.
با گسترش ابزارهای هوش مصنوعی و ورود فناوریهای مولد تصویر و ویدئو مانند سورا (Sora) لوما (Luma) و ران وی (Runway) به صنعت فیلمسازی، هالیوود در آستانه تحولی بنیادین قرار گرفته است. هوش مصنوعی اکنون نه فقط به عنوان ابزاری کمکی، بلکه به عنوان تولیدکننده مستقیم فیلمها خود را مطرح میکند و این مساله، بحثهای جدی درباره سرنوشت خلاقیت انسانی و ماهیت هنر در عصر جدید ایجاد کرده است.
شروع یک انقلاب فناورانه
در لسآنجلس، کارگاههای نوپا و استارتاپهایی مانند آستریا (Asteria) و مون ولی (Moonvalley) پروژههایی را آغاز کردهاند که در آنها، تصاویر و حتی فیلمهای کامل با استفاده از هوش مصنوعی تولید میشوند. ناتاشا لیون، بازیگر و کارگردان مشهور هالیوود، یکی از پیشگامان این مسیر است و با استارتاپ آستریا (Asteria) در تلاش برای تعریف مرزهای جدید سینماست. پروژههایی مانند فیلم «دره عجیب» (Uncanny Valley) که تماماً با رسانههای ماشینی ساخته میشود، نشاندهنده آغاز نسلی جدید از فیلمها هستند که در آن، نقش خالق انسانی به شدت کمرنگ شده است.
پشت صحنه فیلمهای آینده
شرکتهای بزرگتر فناوری، از جمله گوگل و OpenAI نیز به دنبال سهم خود در این انقلاب هستند. ابزارهایی مانند سورا (ساخته OpenAI)، ران وی و لوما به استودیوها این امکان را میدهند که تنها با وارد کردن متن و دستورالعملهای ساده، سکانسهای پیچیده و حتی فیلمهای کامل تولید کنند. استودیوهای بزرگ سینمایی نیز که همواره با بحران افزایش هزینههای تولید مواجه بودهاند، با استقبال از این ابزارها در پی کاهش هزینههای خود هستند.
چرا استودیوها مشتاق استفاده از هوش مصنوعی هستند؟
جیمز کامرون، کارگردان سرشناس، صراحتاً اعلام کرده است که برای ادامه تولید فیلمهای پرهزینه و جلوههای ویژه سنگین، باید هزینهها را نصف کرد و هوش مصنوعی کلید این راه است. از نگاه استودیوها، فناوری جدید میتواند استقلال آنها از نیروهای انسانی را افزایش دهد، زمان تولید را کوتاه کند و سودآوری را بالا ببرد. در این مسیر، شرکتهایی مانند Runway AI همکاریهایی را با استودیوهایی نظیر لینزگیت (Lionsgate) آغاز کردهاند تا از این ابزارها در فیلمهای آینده بهرهبرداری شود.
چهرههای مخالف چه میگویند؟
اما در سوی دیگر ماجرا، هنرمندان، فیلمسازان و اتحادیههای کارگری در هالیوود به شدت نگران آینده شغلی و هنری خود هستند. جاستین بیتمن، بازیگر و فیلمساز، یکی از مخالفان سرسخت این روند است. وی معتقد است که هوش مصنوعی فقط میتواند تکراری از آثار گذشته باشد و استفاده از آن، خلاقیت و نوآوری را به خطر میاندازد. بیتمن میگوید: هر تصویر هوش مصنوعی، صرفاً بازتولیدی از خلاقیتهای انسانیِ گذشته است؛ نه چیزی نو.
رید ساتن، طراح مفهومی و هنرمند باسابقه هالیوود نیز اعلام کرده که در دو سال اخیر درآمدش تقریباً نصف شده، زیرا استودیوها به جای استخدام هنرمندان، سفارشهای طراحی صحنه را به هوش مصنوعی میسپارند. او این روند را «چپاول کار هنری انسانها» میخواند و میگوید: اگر این روند ادامه یابد، صنایع خلاق نابود خواهند شد.
دعوای حقوقی: هالیوود در برابر سیلیکون ولی
شرکتهای دیزنی و یونیورسال در اقدامی بیسابقه، علیه شرکت میدجورنی (Midjourney) که در زمینه تولید تصاویر هوش مصنوعی فعالیت میکند، اقامه دعوی کردهاند. نکته مهم آنجاست که این دعوا نه در سان فرانسیسکو (مقر شرکتهای فناوری)، بلکه در لسآنجلس (مرکز صنعت فیلمسازی) ثبت شده است. تصمیم این دادگاه میتواند سرنوشت حقوقی استفاده از آثار هنریِ گذشته در آموزش مدلهای هوش مصنوعی را تعیین کند و حتی تولید محتوای ماشینی در هالیوود را محدود کند.
تهدید ساختار اقتصاد سینما
هوش مصنوعی نه تنها خلاقیت انسانی را تهدید میکند، بلکه اساس اقتصاد سنتی سینما را نیز به چالش میکشد. استارتاپهایی مانند لوما (Luma AI) استدلال میکنند که به جای تولید پنج فیلم در سال، استودیوها میتوانند با استفاده از هوش مصنوعی صد فیلم بسازند؛ حتی اگر بیشتر آنها آثار ضعیف و سطح پایین باشند. به بیان ساده، سودآوری به کمیت گره خورده و کیفیت به اولویت دوم تبدیل شده است.
ظهور ژانرهای جدید و بازیگران مجازی
یکی از پیامدهای این تحول فناورانه، شکلگیری ژانرهای کاملاً جدیدی است که بر موجودات دیجیتال و فضاهای غیرواقعی استوار است. استودیوها دیگر به بازیگران انسانی نیاز ندارند؛ بازیگران مجازی میتوانند به سادگی جایگزین آنها و حتی برای نقشهای اصلی فیلمها استفاده شوند، بدون نگرانی از اعتصاب، دستمزد و مسائل حقوقی بازیگران واقعی.
داستانهایی که از دل ماشین بیرون میآیند؟
البته حتی حامیان هوش مصنوعی در هالیوود نیز اذعان دارند که ماشینها هنوز در روایت داستان ناتواناند. دارن آرونوفسکی، کارگردان مطرح هالیوود، میگوید که هنوز نمیداند چگونه میتوان از مدلهای هوش مصنوعی برای روایت داستانهای واقعی استفاده کرد. وی این نگرانی را مطرح میکند که تولیدات هوش مصنوعی در بهترین حالت فقط تصاویری زیبا اما فاقد احساس و روایت خواهند بود.
سینمای بیانسان؟
مساله اصلی این است: فیلمهای ساختهشده با هوش مصنوعی، نه توسط انسانها بلکه توسط مدلهایی ساخته میشوند که تنها کارشان بازترکیب آثار گذشته است. در چنین وضعیتی، سینما ممکن است از هنر به محصولی مصرفی و صنعتی تبدیل شود؛ محصولی که میتواند به سرنوشت شبکههای اجتماعی دچار شود؛ پر از تصاویر زیبا اما توخالی.
هالیوود و آینده مبهم خود
در نهایت، سینمای هالیوود بر سر دو راهی بزرگی قرار دارد. یک مسیر، تولید سریع و ارزان فیلمهای ماشینی است که کیفیت و احساس انسانی را فدای سودآوری میکند. مسیر دیگر، حفظ خلاقیت و هنر انسانی است؛ راهی پرهزینه و دشوار، اما سرشار از روایتهای ماندگار.
در دنیای آینده، تماشاگران باید میان فیلمهای ساخته انسان یا ساخته ماشینی، دست به انتخاب بزنند.
آنچه مسلم است، صنعت سینما در حال ورود به عصر جدیدی است؛ عصری که در آن، پرسش از معنای هنر، خلاقیت و حتی انسان بودن، بیش از همیشه اهمیت خواهد داشت.
منبع: ایرنا