ادبیات نوجوان ما در شناساندن دشمن به نحو احسن عمل نکرده است

نویسنده رمان «یرحا» معتقد است که ادبیات نوجوان در مقوله شناساندن دشمن و دشمنی آن‌ها با ایرانیان به نحو احسن عمل نکرده است.

فاطمه نعمتی: در فرازونشیب‌های یک سرزمین، نقش نخبگان آن جامعه چیست؟ نخبگان ادبی و فعالان فرهنگی باید چه سطحی از کنش را نشان دهند تا هم از استعداد و توانایی خود بهره ببرند و هم مدیون مردم و مخاطب خود نباشند یعنی به‌نوعی دچار قضاوت تاریخ نشوند؟ در جنگی که بین ایران و اسرائیل رخ داد و به‌نوعی دومین جنگ تحمیلی ما محسوب می‌شود، نویسندگان کجای این معادله هستند؟ چه کنشی داشتند و چه کنشی خواهند داشت؟

سمانه خاکبازان، نویسنده ادبیات کودک و نوجوان که در جدیدترین اثر خود با عنوان «یَرحا» داستان یک خانواده یهودی در زمان خلافت مأمون عباسی را روایت می‌کند، در این گفت‌وگو از عملکرد ادبیات نوجوان در حوزه دشمن‌شناسی، کنش‌گری نویسندگان و بایدها و نبایدهای اطلاع‌رسانی اخبار جنگ به کودکان صحبت کرده است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

*پس از حمله رژیم غاصب صهیونیستی به کشورمان و فضای جنگی که بر رسانه‌ها و ذهن مردم حاکم شده بود، برخی از خانواده‌ها در پی این بودند که کودکان و نوجوانان را به‌طور کل از اخبار دور نگه دارند و برخی دیگر نه، بر این باور بودند که آن‌ها باید دست‌کم از ضرورت جنگ با دشمن و دشمن‌شناسی آگاه باشند. نظر شما به‌عنوان یک نویسنده و فعال حوزه ادبیات نوجوان چیست؟

آگاهی کودک متناسب با سن او متفاوت است. کودکی که پیش از سن دبستان است باید حیطه امنی داشته باشد و از ترس و التهابات دور باشد؛ اما به‌واسطه شرایط گاهی نمی‌شود کودک را دور از محیط و اضطراب آن نگه داشت. در این صورت با آگاهی رو به امید می‌شود به کودک اطلاعات داد. مثل اینکه ما به دشمن حمله می‌کنیم و او را شکست می‌دهیم یا خواندن داستان‌هایی که درباره پیروزی بر دشمن است و در ادبیات ملی ما وجود دارند. این نوع برخورد باعث آرامش بیشتر کودک می‌شود.

اما برای کودک هفت‌ساله اوضاع متفاوت است؛ چون او درکی از شرایط دارد و با زبان دیگری باید با او صحبت کرد. آگاهی برای این رده سنی باید صورت بگیرد تا از خیالات، بزرگ‌نمایی‌ها و آشوب‌های فکری‌اش جلوگیری شود. این آگاهی‌بخشی باعث حس اطمینان از جانب والدین برای کودک نیز می‌شود تا اخبار را از زبان والدینش جویا شود و به شنیده‌های دیگر اطمینان نکند.

*شما نقش نویسندگان و فعالان ادبیات در آگاه‌سازی و دشمن‌شناسی را چطور می‌بینید؟

مقوله دشمن‌شناسی یکی از موضوعات مهم برای ادبیات در هر دوره تاریخی بوده و ادبیات سعی کرده است بار آگاهی از این امر را در هر دوره‌ای به دوش بکشد. در اشعار دوره‌های قبل و همچنین برخی از داستان‌ها این امر را دیده‌ایم.

*ادبیات نوجوان تألیفی تاکنون چه عملکردی داشته است؟ آیا ادبیات در تبیین اینکه اسرائیل و آمریکا دشمن ملت ایران و پیشرفت و توسعه علم و دانش ایرانیان هستند، توانسته است طوری عمل کند که نوجوانان ایرانی مطلع باشند؟

ادبیات نوجوان ما در این قسم آگاهی‌رسانی به نحو احسن عمل نکرده است. در این حوزه آثاری مبتنی بر سیطره آمریکا و انگلیس بر نفت یا نوع نگاه از بالا به پایین آن‌ها داریم، هم‌چنین آثاری که به دیدگاه یهودیان می‌پردازد؛ اما این آثار در مقایسه با دیگر آثار موجود، بسیار اندک است.

*شما در حوزه یهودشناسی برای نوجوانان کار کرده و رمان نوشته‌اید. چرا یهودشناسی را موضوع کارهای خود قرار داده‌اید؟

علت این امر دشمنی دیرینه یهود با اسلام به‌خصوص تشیع بوده است. برایم بسیار مهم بود که به‌عنوان اولین دشمنان اسلام به تفکر، اعمال و رفتار یهودیان بپردازم، به‌ویژه بیان اندیشه و عملکرد آن‌ها برای نوجوانان؛ چراکه نوجوان برای یافتن مسیر درست و شناخت حق از باطل احتیاج به آگاهی دارد و رمان می‌تواند بدون امر و نهی و با نشان‌دادن واقعه‌ای، بخشی از این آگاهی را تأمین کند و نوجوان را به درک بهتر دشمن خود برساند.

ادبیات نوجوان ما در شناساندن دشمن به نحو احسن عمل نکرده است

*آیا ادبیات دینی و داستان‌هایی که به دشمن‌شناسی می‌پردازند، می‌توانند در تقویت احساس وطن‌پرستی هم مفید باشند؟

قطعاً چنین است. شناخت نوجوان از دشمن خود باعث آگاهی بیشتر او از کارهایی می‌شود که دشمنان با هم‌وطنان او انجام داده‌اند: از دیدگاه خصمانه آن‌ها گرفته تا طمع‌ورزی‌هایشان. نوجوانان در ادبیات دینی هم با بیان آموزه‌های مقابله با ظلم، با دادگری و طریق درست ظلم‌ستیزی مواجه می‌شوند. همه این عوامل باعث می‌شود جهان تفکری نوجوان گسترده‌تر شود و معنای وطن و میهن و حفظ آن برایش پررنگ‌تر شود.

علاوه‌بر این، نوجوانِ آگاه دیگر فریب اخبار جعلی یا تاریخ‌سازی‌های دروغ را هم نمی‌خورد، تاریخ خود را می‌شناسد و می‌داند که از نسل بزرگانی است که حافظ سرزمینی بودند که از دیرباز چشم طمع به آن کم نبوده. درنتیجه، هم سرزمینش را می‌شناسد و هم حفظ آن برایش پررنگ می‌شود.

*شما در این مرحله از جنگ ایران با اسرائیل که هم فیزیکی است و هم نرم و رسانه‌ای، چه وظیفه‌ای برای خود در قبال نوجوانان و مخاطبان ادبیات تألیفی احساس می‌کنید یا در نظر گرفته‌اید؟

در این ایام چند داستان کودک و داستانک‌هایی نگاشته‌ام. البته وظیفه یک نویسنده در قبال این امر هم باید آنی باشد و هم دوربُرد؛ چراکه جنگ یهود با اسلام هیچ‌وقت تمامی ندارد. ازاین‌رو برای اهداف بلندمدت هم برنامه‌هایی درنظر گرفته شده است.

منبع: مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 − هجده =

دکمه بازگشت به بالا