رولينگ «هنوز» کارش را بلد است

مجله فرهنگی هنری هفت راه – گروه ادبیات: حدود هشت سال از آخرین باری که «جوان کاتلین رولینگ» دست به قلم برد و جلد هفتم از سری کتاب‌های هری پاتر را با نام سخت و عجیب «یادگاران مرگ» – که بسیاری از مترجمان در سراسر جهان را به زحمت انداخت – می‌گذرد و حالا رولینگ به سراغ یک تجربه جدید رفته است؛ ارائه جلد هشتم هری پاتر در قالب یک نمایشنامه و نه یک رمان.

به گزارش هفت راه، «هری پاتر و فرزند نفرین شده» که بر اساس داستانی از جی.کی.رولینگ و به قلم «جان تیفانی» و «جک ثورن» تبدیل به یک نمایشنامه شده و چند هفته‌ای هست که در سالن‌های تئاتر لندن در حال اجراست، از 30 مرداد با ترجمه ویدا اسلامی وارد بازار کتاب ایران شده است؛ بازاری که با وجود سکوت متداول و عدم جست‌وخیز آن، به شدت آماده استقبال از این کتاب بود و فروش خوب آن در جشن رونمایی نیز موید این ادعاست.

قاعدتا بعد از حدود هشت سال، پای مطالعه کتاب جدید هری پاتر نشستن سخت است؛ هم برای نویسنده و هم برای خواننده؛ چرا که فضا و جو پاتری در آن زمان خیلی بیشتر از الان بود و فضای پیگیری داستان هم داغ بود ولی به هرحال تجربه فرزند طلسم شده نشان داد که حتی اگر رولینگ نویسنده اصلی نباشد و صرفا محتوای داستان را هم ارائه کند، باز با یک اثر دوست داشتنی و خوش خوان روبرو هستیم.

ماجرای این کتاب حدود 20 سال بعد از وقایع جلد قبلی رخ می‌دهد؛ یعنی زمانی که شخصیت‌های اصلی داستان – هری، هرمیون و رون – تبدیل به پدر و مادرهای میانسالی شده‌اند که باید فرزندان خود را برای تبدیل به یک جادوگر خوب در زندگی آماده کنند و این، همان نقطه عطف کتاب هشتم است.

«آلبوس سوروس پاتر» که سومین فرزند هری و جینی ویزلی است و نامش را وامدار دو نفر از اساتید درگذشته هاگوارتز یعنی آلبوس دامبلدور و سوروس اسنیپ است، برخلاف برادر و خواهر خود ارتباط مناسبی با پدرش ندارد و همین مساله سبب می‌شود تا از اینکه نام خانوادگی پاتر را حمل می‌کند، ناراضی باشد و این شروع یک ماجرای جدید در دنیای جادوگران است.

تقابل اندیشه آلبوس با پدرش و تلاشی که او برای تصحیح اشتباهات هری – البته به اعتقاد خودش – انجام می‌دهد، محور اصلی «فرزند نفرین شده» است. البته اگر هنوز کتاب را نخوانده‌اید و با استناد به آنچه تاکنون روایت شده، آلبوس را فرزند نفرین شده می‌دانید، باید در قضاوت زودهنگام خود تجدیدنظر کنید؛ چرا که نه تنها او ارتباطی با فرزند نفرین شده ندارد بلکه قلم جادویی رولینگ ما را با شخصیت جدیدی روبرو می‌کند که اساسا امکان وجود آن توسط هیچکس قابل حدس زدن و پیش‌بینی نبوده است.

Cursed-Child-Tandisbook-Cover

بازی با زمان یکی دیگر از قلاب‌هایی است که رولینگ برای ایجاد کشش در داستان از آن استفاده کرده که البته به نظر می‌رسد ضمن اینکه بر جذابیت داستان افزوده، تا قسمتی نیز آن را پیچیده و حتی متناقض کرده است؛ تا جایی که ممکن است برای فهمیدن برخی از روایت‌ها نیاز باشد تا چند صفحه به عقب برگردید و مجددا به خواندن یک بخش اقدام کنید. همین مساله ممکن است کمی خواننده را دچار سردرگمی کند که البته قلم روان و خط داستانی ساده و صریح کتاب، اندکی از حجم این پریشانی‌های احتمالی می‌کاهد.

یکی از جدی‌ترین ایرادات و اشکالاتی که به «هری پاتر و فرزند نفرین شده» وارد است، سطحی‌نگری عجیب و غیرقابل قبول در برخی از صحنه‌های نمایشنامه است که با رویکرد همیشگی رولینگ در طراحی و چیدمان دقیق و هنرمندانه فضاهای جادویی کیلومترها فاصله دارد. به عنوان مثال، اگر صحنه حضور اعضای ارتش دامبلدور در زیرزمین وزارت سحر و جادو در کتاب «محفل ققنوس» را به یاد داشته باشید و از توصیف‌های جزئی و رنگی نویسنده از فضا و نحوه مبارزه افراد با یکدیگر لذت برده باشید، قطعا از روایت دم دستی و پیش پا افتاده صحنه حضور آلبوس و اسکورپیوس در دفتر کار وزیر سحر و جادو و سادگی ساختگی در زمینه حل معمای کتابخانه و به دست آوردن یک زمان برگردان عتیقه که به طور خاص توسط شخص وزیر پنهان شده، تعجب خواهید کرد.

همچنین صحنه‌پردازی بازگشت به گذشته و مواجهه آلبوس و اسکورپیوس با دوران حکمرانی لرد سیاه و روبرو شدن با پروفسور اسنیپ، هرمیون و رون بسیار ابتدایی و بدون هیچ جذابیت و ظرافتی است که البته به نظر می‌رسد ساختار نمایشنامه‌ای کتاب اجازه مانور بیشتر به نویسنده نداده است.

باید توجه داشت که تمام این ایرادات زمانی به چشم می‌آید که نمایشنامه به صورت مکتوب خوانده شود؛ در صورتی که در زمان اجرای نمایش با مجموعه گسترده‌ای از حرکات عجیب و غریب و جلوه‌های بصری، قطعا بخش عمده این ایرادات از دید مخاطب پنهان خواهد ماند و همین راز اصرار اولیه رولینگ بر عدم انتشار مکتوب نمایشنامه و صرفا اجرا آن روی صحنه در سالن تئاتر است.

با این حال، اگرچه بعضی از موارد در کتاب هشتم با رویکردهای دم دستی اصطلاحا ماستمالی شده و ظرافت های کتاب‌های گذشته را ندارد اما به جرات میتوان گفت که هیچکدام از این نقاط ضعف موجب نشده تا ریتم قصه بیفتد و داستان برای مخاطب خسته کننده شود. تغییر رفتاری و ماهوی شخصیت های داستان در سنین بالا یکی از شاهکارهای داستان هشتم است که کاملا باعث همذات پنداری خواننده می شود که در این میان، از ترجمه خوب خانم اسلامیه که شرایط را برای انتقال این حال خوب فراهم می کند، غافل شد.

57326464

از سوی دیگر، طراحی چندین مورد از غافلگیری برای مخاطب که به هیچ عنوان قابل شناسایی نیست و خواننده را با شوک حاصل از یک رویداد که منجر به تمایل برای ادامه قصه و کشف راز مربوط به آن می‌شود، یکی از مواردی است که با وجود ضعف‌های بنیادینی که در بالا به آن اشاره شد، کتاب را به پیش می‌برد و روایت را برای خواننده جذاب و شیرین می‌کند. تغییر چندباره تاریخ و برانگیختن احساسات مخاطب برای فهمیدن نتیجه نهایی این رفت و برگشت‌ها از جمله این حلقه‌های طلایی است.

به نظر می‌رسد جی.کی. رولینگ هنوز فرمول جذب مخاطب جهانی را فراموش نکرده و با وجود گذشت سال‌ها از آخرین جلد از مجموعه هری پاتر همچنان می‌تواند طرفداران پرشمار این مجموعه را غافلگیر کند و آنها را برای در صف ایستادن و تهیه کتاب، ترغیب کند؛ هنری که در این زمانه با ابررسانه‌های گوناگون، قابل تقدیر است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا