دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند

پرونده نسخه‌های خطی

این دانشکده که یادآور نام بدیع‌الزمان فروزانفر است، بزرگان زیادی را پرورش داده است، مانند شهید مفتح که امروز نامش بر تابلوی خیابان همین دانشکده نقش بسته است.

هسته نخستینِ دانشکده الهیات و معارف اسلامی که کم کم دارد به صد سالگی می‌رسد، در دل مدرسه سپهسالار شکل گرفت و ۱۹ روز پس از گشایش دانشگاه تهران در ۲۷ خرداد ۱۳۱۳ به عنوان یکی از شعب ششگانه دانشگاه با نام دانشکده معقول و منقول افتتاح شد.

این دانشکده که یادآور نام بدیع‌الزمان فروزانفر است، بزرگان زیادی را پرورش داده است، مانند شهید مفتح که امروز نامش بر تابلوی خیابان همین دانشکده نقش بسته است.

برای آشنایی بیشتر با این دانشکده و تاریخچه آن با اکرم سلطانی گفتگو کردیم که چند سالی است کار ساماندهی گنجینه و مرکز اسناد این دانشکده را به عهده دارد، و گنج‌های نادیده‌ای از نامه‌ها و اسناد این دانشکده و دستخط بزرگان ادب و فرهنگ ایران را از دل کیسه‌های زباله سیاه در زیرزمین کتابخانه دانشکده بیرون کشیده و به سامان رسانده است.

این‌گفتگو هم یکی از مطالبی است که در جستجوی نسخه‌های خطی و گنجینه‌های ادبی ایران منتشر می‌شوند.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* خانم سلطانی فعالیت این دانشکده از چه سالی آغاز شده است؟

سال ۱۳۱۳، جالب است که اینجا دو بار افتتاح شده! می‌شود فعالیت اینجا را به دوره‌های مختلف تقسیم کرد. دورۀ نخست از ۱۳۱۳-۱۳۱۸ است، در این دوره دانشکده فعالیت خود را در سطح لیسانس در سه رشته معقول و منقول، تا سال ۱۳۱۸ ادامه داد. بیش از صد نفر در رشته‌های یادشده فارغ‌التحصیل و موفق به دریافت دانشنامه لیسانس شده‌اند.

* در این دوره رئیس دانشکده چه کسی بود؟

رئیس و معاون دانشکده در این دوره استادان نصرالله تقوی و بدیع الزمان فروزانفر بودند و استادان بزرگی مثل میرزا طاهر تنکابنی، زین‌العابدین ذوالمجدین، غلامرضا رشید یاسمی، سیدکاظم عصار، سیدمحمد مشکوه، احمد بهمنیار و دیگران هم اینجا تدریس می‌کردند. دانشکده در سال ۱۳۱۸ به دلایلی منحل می‌شود و دانشجویان برای ادامۀ تحصیل، برخی به دانشکدۀ ادبیات و برخی به دانشکدۀ حقوق منتقل می‌شوند.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند

* چه‌قدر طول می‌کشد دوباره کارش را آغاز کند؟

تقریباً سه سال. دوره دوم فعالیت دانشکده از ۱۳۲۱-۱۳۴۶ است. دانشکده در دهم آبانماه سال ۱۳۲۱ دوباره با تشریفات رسمی و با حضور شخصیت‌های فرهنگی و رجال سیاسی در محل ساختمان فرهنگستان که در باغ سپهسالار قرار داشت، فعالیت خود را از سر گرفت. آنطور که می‌دانیم در اولین جلسه شورای استادانِ علوم معقول و منقول، به اتفاق آرا سیدکاظم عصار و محمود شهابی به عنوان رئیس و معاون انتخاب شدند. بدیع الزمان فروزانفر نیز به عنوان نمایندۀ دانشکده در شورای عالی دانشگاه برگزیده شد.

دو سال بعد، استاد عصار از سِمَتش کناره‌گیری کرد و باز دوباره شورا تشکیل شد و هجدهم خرداد ۱۳۲۳ به اتفاق آرا استاد فروزانفر به سِمَت ریاست دانشکده انتخاب شد، که تا سن بازنشستگی یعنی سال ۱۳۴۶ عهده‌دار این مقام بود. آن دوره استاد فروزانفر، محمد محمدی ملایری را به عنوان معاون خود انتخاب کرد. در این دوره آرام آرام تغییراتی در سیستم آموزشی هم ایجاد شد، دو رشتۀ ادبیات عرب و فرهنگ اسلامی به رشته‌های آموزشی اضافه شد و تعداد دانشجویان هم بیشتر شد.

* دانشجویان در این دانشکده چه دروسی را باید می‌خواندند؟

اینجا در این کارنامه‌ها می‌شود دید… مثلاً این کارنامه مال سال تحصیلی ۱۳۱۳-۱۳۱۴ است و سرفصل‌ها اینهاست: انشا و انشا فارسی، عربی، صرف، نحو، منطق، قرائت عربی، ترجمه فارسی به عربی، مقامات، تاریخ ادبیات اسلامی، قواعد فارسی، تاریخ ایران، تاریخ ادبیات ایران، بیان، تاریخ ادبیات عرب، قرائت فارسی، تاریخ عالم، فلسفه ملاصدرا، فقه، فرانسه، معانی و بیان فارسی.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند
نمونه کارنامه دانشجویان با سرفصل‌های درسی

* تا چه مقطعی می‌توانستند اینجا درس بخوانند؟

ابتدا فقط دوره لیسانس بود که سه سال طول می‌کشید. مدرسه سپهسالار حالت مدارس دینی را داشت و حجره حجره بود دانش‌آموختگان بعد از پذیرش در همان حجره‌ها ساکن می‌شدند. بعدتر در سال ۱۳۳۴ دوره دکتری با ۴۸ دانشجو آغاز به کار کرد و در همین سال، در زمان ریاست دکتر منوچهر اقبال بر دانشگاه تهران، بودجۀ دانشکده از ۵۵۰,۰۰۰ ریال (پنجاه و پنج هزار تومان) شد ۴,۰۰۰,۰۰۰ ریال (چهارصد هزارتومان)، یعنی تقریباً هفت هشت برابر افزایش یافت. طبعاً در نتیجه این افزایش در امورات دانشکده هم گشایش‌هایی پدید می‌آید. ازجمله اینکه محل دانشکده از فضای کوچکی که در ساختمان فرهنگستان در اختیار داشت به ساختمانی در خیابان حقوقی _که بزرگ‌تر و کامل‌تر بود_ منتقل شد.

* آن‌زمان ارتباطی با دانشکده‌های مشابه در کشورهای دیگر هم داشت؟

بله، و روی هم اثراتی داشتند. مثلاً در سال ۱۳۳۵ برای تحقیق در مذاهب و تقریب فرق اسلامی، دو کرسی فقه شافعی و حنفی در دانشکده راه‌اندازی شد. همین کار ساده، یعنی ایجاد این دو کرسی باعث شد دانشگاه الازهر مصر هم کرسی فقه جعفری را راه‌اندازی بکند. در سال ۱۳۳۵ به آقای دکتر محمد محمدی به خاطر مسافرت به کشورهای اسلامی و آشنایی با دانشگاه‌های اسلامی آن کشورها از طرف رئیس دانشگاه حکم مأموریت به دانشگاه‌های لبنان داده شد. به همین دلیل از سمت معاونت کناره گرفت و دکتر عبدالحمید گلشن ابراهیمی جانشینش شد.

* تقسیم بندی درسی به چه صورتی بوده؟

سال ۱۳۴۲ فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی دانشکده در هفت گروه آموزشی، «ادیان و مذاهب» به ریاست علی اکبر فیاض، «زبان و ادبیات عرب» به ریاست سیدمحمدباقر سبزواری، «عرفان و سیر آن در ادبیات فارسی» به ریاست استاد بدیع‌الزمان فروزانفر، «علوم قرآن و حدیث» به ریاست سیدمحمد مشکوة، «فرهنگ و تمدن اسلامی» به ریاست دکتر فخرالدین شادمان، «فقه و اصول» به ریاست استاد محمود شهابی، «فلسفه و حکمت اسلامی» به ریاست حسینعلی راشد، تمرکز یافت.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند

* پس تغییرات آموزشی هم داشته است.

از اینجا به بعد تغییرات زیاد است. مثلاً در سال ۱۳۴۳ بر اساس تصویب شورای دانشکده نام دانشکده از علوم معقول و منقول به الهیات و معارف اسلامی تغییر یافت، سال ۱۳۴۵ نظام جدیدِ واحدی جایگزین نظام قدیم نمره‌ای شد و دورۀ فوق لیسانس دانشکده هم راه‌اندازی گردید. وقتی این تغییرات اتفاق افتاد علاوه بر استادهای قبلی، چندین نفر از فضلا و ادبای کشور با عنوان استاد، دانشیار، استادیار، دبیر و معلم رسماً با عنوان همکاری در برنامه‌های آموزشی و پژوهشی به عضویت علمی دانشکده درآمدند.

*می‌دانید چه کسانی؟

بله، همه‌اش ثبت شده. کسانی مثل مهدی الهی قمشه‌ای، محمدتقی مدرس رضوی، مجتبی مینوی، سیدحسن تقی‌زاده، مهدی حمیدی شیرازی، حسینعلی راشد، عبدالحسین زرین‌کوب، سیدمحمدباقر سبزواری، سیدفخرالدین شادمان، سیدمحمد شیخ الاسلام کردستان، علی‌اکبر فیاض، ابوالقاسم اجتهادی، حسن گونیلی، محمد محمدی ملایری، ابوالقاسم اجتهادی، و احمد ناظرزادۀ کرمانی استاد بودند؛ احمد احراری ضیاالدین تقوی شیرازی، مهدی حائری یزدی، جواد مصلح، عبدالرحمن مهتدی، امیرحسین یزدگردی دانشیار بودند؛ حسن ملکشاهی، علی مهذب، آذرتاش آذرنوش، یحیی نصیری نوری استادیار بودند و حکمت آل آقا، محمود حیدریان، حسین خراسانی، عباس زمانی، منوچهر ستوده، کاظم فرزانه، محمد فکری، ابوالقاسم گرجی، میرجلال محدث، عبدالرحیم نجات، کمال‌الدین نوربخش، حسینعلی هروی دبیر بودند و محمدکاظم امام، محمدعلی حکیم، سیدمرتضی شیرازی، احمد صفایی، محمد غفرانی، علیرضا فیض، مرتضی مطهری، محمدکاظم معزی هم معلم.

علاوه بر اینها که اسامی‌شان را گفتم استادان دیگری همچون امیرحسین آریانپور، عبدالحسین عبدالدین، عبدالحمید بدیع‌الزمانی، تقی تفضلی، مهدی جلالی، محمدتقی دانش‌پژوه، علی اکبر شهابی، علی پاشا صالح، غلامحسین صدیقی، مجیر ضیا شیبانی، محمدعلی علامۀ وحیدی، ابراهیم فارس، احمد فردید، حسین فرهودی، علی کنی، جواد مناقبی، احمد مهدوی دامغانی، محمود نجم‌آبادی، صادق نشأت و محمدباقر هاشمی هم رسماً به عضویت علمی دانشکده درآمدند. برخی از این استادان خود دانش‌آموخته این دانشکده بودند.

* دانشجویان همین دانشکده بودند؟

بله، نه تنها استادان همه از شخصیت‌های بزرگ و بزرگ بودند، دانشجوهایی هم که فارغ التحصیل شدند همینطور. اینجا طبق اسناد دو هزار فارغ‌التحصیل دورۀ لیسانس و صد نفر دانش‌آموختۀ دورۀ دکتری داشته که هر کدام در مؤسسات اداری و آموزشی ای که مشغول شدند یا پایه گذاری کردند، مصدر خدمات ارزنده‌ای بودند، خوب اینها همه بازده معنوی و نتیجۀ نحوۀ آموزش استادان دانشکده در آن دوره بوده است.

* مثل چه کسانی؟

مانند زریاب خویی، سید جعفر شهیدی، سیدجعفر سامی‌الدبونی، ناصرالدین صاحب زمانی، مهدی محقق، احمد مهدوی دامغانی، باستانی پاریزی و فیروز حریرچی و… لیست طولانی می‌شود.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند

* برگردیم به داستان دانشکده و تاریخش.

بله، فعالیت‌ها گسترش پیدا کرد و کم‌کم جا تنگ شد. برای همین در سال ۱۳۴۵ دانشکده به ساختمان دولتی دبستان سعدی که در خیابان امیرکبیر است، نقل مکان کرد. سال بعدش، یعنی در شهریور ۱۳۴۶، بدیع‌الزمان فروزانفر که در بنیانگذاری دانشکده نقش مؤثری داشت و بیشتر از سی و سه سال در خدمت دانشکده بود، با درجۀ استاد ممتازی بازنشسته شد. *

* پس از فروزانفر چه کسی ریاست دانشکده را به عهده داشت؟

از اینجا به بعد را می‌شود دورۀ سوم دانشکده نامید، یعنی سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷. بعد از از بازنشستگی استاد فروزانفر، رئیس دانشگاه تهران از دکتر محمد محمدی ملایری که در آن هنگام به عنوان نمایندۀ دانشگاه در دانشگاه دولتی لبنان و دانشگاه آمریکایی بیروت بود، دعوت کرد که به ایران برگردد و ریاست دانشکدۀ الهیات را بپذیرد. تا برگشتن او، دکتر گلشن (معاون دانشکده) موقتاً سرپرستی دانشکده را برعهده گرفت. از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ هم معاونت دانشکده بر عهدۀ دکتر آذرتاش آذرنوش گذاشته شد.

* دکتر محمدی از بیروت برگشت برای دانشکده؟

بله، برگشت. طبعاً هم با توجه به تجربه‌های به‌دست‌آمده در دورانی که معاون دانشکده بود (در زمان ریاست استاد فروزانفر) و بعدش هم آموخته‌ها و تجربه‌هایی که در طول تدریس در دانشگاه‌های لبنان به دست آورده بود، وقتی به ریاست دانشکده رسید تحولات و دگرگونی‌های عظیم علمی و آموزشی را در دانشکدۀ الهیات ایجاد کرد.

* حضور او چه ویژگی و مشخصه‌ای داشت ؟

می‌شود گفت ویژگی برجسته این دوره توجه به جنبه‌های کیفی و در مقابل معیارهای کمی بود. در این دوره واقعاً همّت گذاشته شد تا دانشکده علاوه بر آموزش و تربیت دانشجو، به صورت یک دارالعلم بزرگ اسلامی و یک پایگاه برای تحقیق و تفحص در معارف اسلامی دربیاید. با این چشم‌اندازی که در نظر گرفتند، در سال ۱۳۴۸ دورۀ لیسانس موقتاً تعطیل شد و تا سال ۱۳۵۲ دانشکده از پذیرش دانشجو برای دوره لیسانس خودداری کرد. در نحوه گزینش دانشجو برای دورۀ فوق لیسانس و دکتری و برنامه آموزشی آنان هم یک سری تغییراتی صورت داده شد.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند
نمونه پایان نامه‌های دانشجویان، سال تحصیلی ۴۱-۴۲

* چه تغییراتی صورت گرفت؟

از سال ۱۳۵۲ به بعد پذیرش دانشجو برای دورۀ لیسانس به گونه‌ای ممتاز و متفاوت با دوره‌های پیشین شروع شد، ضمن اینکه تعداد کمتری دانشجو برای هر سه مقطع تحصیلی پذیرفته شد. در این مقطع فعالیت آموزشی دانشکده با دو سال دورۀ عمومی لیسانس آغاز می‌شد، بعد هم در پنج رشتۀ اختصاصی ادامه پیدا می‌کرد؛ یعنی رشته‌های ادیان و عرفان، فرهنگ و تمدن اسلامی، علوم قرآنی، فقه و مبانی حقوق اسلامی، فلسفه و حکمت اسلامی. دانشجوها در هرکدام از این رشته‌ها در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس و دکتری درس می‌خواندند.

* نتیجه این اقدامات چه بود؟

طبیعتاً این رویکرد و این عملکرد منتج به ارتقا علمی فارغ‌التحصیلان دانشکده در هر سه سطح شد، تعداد محققین و اساتید و ادیب‌هایی که در سال‌های بعد در بیشترِ دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی داخل و خارج از کشور مشغول شدند، دستآورد های فکری و معنوی این دانشکده در این دوره بود. ضمن اینکه آن روند جذب فارغ التحصیلان دانشکده هم ادامه داشت و علاوه بر استادان پیشین، استادان دیگری هم که بیشترشان دوره دکتری خود را در این دانشکده گذرانده بودند جذب دانشکده شدند؛ از جمله: سیدمرتضی آیت‌الله زاده شیرازی، علیرضا فیض، غلامحسین ابراهیم دینانی، محمدابراهیم آیتی، محمد مفتح، نجفقلی حبیبی، نورالله کسایی، هادی عالم‌زاده، حسین قره‌چانلو، سیدمحمد باقر حجتی، ابوالقاسم اجتهادی و… یک اتفاق مهم دیگر هم که در این دوره رخ داد، این بود که فعالیت‌های خارجی و روابط دانشگاهی ابعاد گسترده‌تری پیدا کرد مثلاً در نخستین کنگره اتحادیه دانشگاه‌های اسلامی که در شهریور ۱۳۴۸ برگزار شد، این دانشکده حضور فعال داشت. در همین کنگره بنا بر پیشنهاد دکتر محمدی تدریس زبان فارسی در دانشگاه‌های اسلامی معمول و متداول می‌شود. این کار خیلی مهمی است! همزمان دانشکده آمادگی خود را برای تربیت استادان متخصص برای خدمت در دانشگاه‌های اسلامی کشورهای دیگر اعلام کرد.

*و این یعنی گسترش ارتباطات علمی و فرهنگی و فرستادن استاد به خارج از مرزها برای توسعه و گسترش زبان فارسی، و هم رشد تجربیات خود استادها.

بله، دقیقاً در نتیجۀ همین اقدامات بود که در بهار ۱۳۴۹ نماینده پاپ، آقای ژوزف کواک که به ایران آمده بود از دانشکده دیدار کرد. در این دیدار آقای کواک چندین مجلد کتاب‌های کمیاب از طرف پاپ به دکتر محمدی اهدا کرد.

*از چه‌زمانی دانشکده به ساختمان فعلی انتقال پیدا کرد؟

اوایل دهه پنجاه، کم‌کم مقدمات ساخت دانشکده در زمین‌های این محل -خیابان تخت طاووس (شهیدمطهری کنونی) تقاطع روزولت (شهید مفتح امروز) _ فراهم شد. سال ۱۳۵۴ ساخت دو ساختمان تقریباً تمام شد، همان موقع استاد محمد احصائی در سالن بزرگ اجتماعات دانشکده و فضای ورودی آن دست به خلق یکی از آثار هنری فوق‌العاده خود زد. ساخت دیوارهایی که هر قطعه از آجرهای آن حروفی بر روی آن نقش بسته است. نمی دانم نامش را می‌شود دیوارنگاره یا خط برجسته گفت یانه، فکر می‌کنم برای این کار هنری این عنوان‌ها رسا نباشد. به هر حال ساخت این دیوارها حدود ۴ سال طول کشیده و سال ۱۳۵۷ به پایان رسیده است، جالب است بدانید که آجرها بعد از طراحی و شماره گذاری به کوره برده شده و نهایتاً آجرهای پخته را آوردند و اینجا کنار هم به ترتیب چیده‌اند.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند

* دیوارهای دو اتاق در طبقه پایین ساختمان شماره ۲ هم از همین آجرها دارد؟

بله، با این تفاوت که استاد در سطح بالایی آن با رنگ لاجوردی آیاتی از قرآن کریم نقش کرده است. بالای در را نگاه کنید امضای استاد احصایی را می‌بینید.

* کاربرد این دو تا اتاق چه بوده؟

این دو اتاق در طول زمان کاربردهای گوناگونی داشته در اول به قصد نمازخانه ساخته شده، نمازخانۀ خانم‌ها و آقایان. اما با ساخته شدن ساختمان شماره ۳ و تأسیس نمازخانۀ مستقل، متأسفانه از این اتاق‌ها گاهی به عنوان کلاس درس و گاهی به عنوان مهد کودک و در این اواخر به عنوان انبار استفاده می‌شده است، که باز هم شوربختانه به برخی قسمتها بر اثر بی‌توجهی و ندانم کاری آسیب وارد شده است. زمانی که من اینجا را دیدم انباری بود و بسیار کثیف.

* چه‌طور تمیزش کردید؟ الان زیبا و درخشان است.

دوتا کارشناس مرمت آوردیم و پرسیدم اینجا را چطور می‌شود تمیز کرد؟ گفتند چون آجرها پخته هستند با آب پرفشار و بدون مواد شوینده می‌شود تمیزشان کرد، مثل همان آبی که توی کارواش‌ها باهاش ماشین‌ها را تمیز می‌کنند. به کمک نیروهای خدماتی اینجا را شستیم و حاضرش کردیم برای نمایش آثار و اسناد تاریخی این دانشکده.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند

* شما در این گنجینه فعالیت می‌کنید؟

در بخش گنجینه و مرکز اسناد کار می‌کنم. گنجینه و مرکز اسناد دانشکده، بخش تازه تأسیسی است که زیر نظر معاونت پژوهشی فعالیت می‌کند و برای نگهداری و عرضه اسناد و مدارکی که از سال‌های آغاز حیات دانشکده به جا مانده است در ۱۴۰۱ راه اندازی شد، فاز اول آن در اسفند همان سال توسط معاون پژوهشی دانشگاه افتتاح شد. همانطور که دیدید اسناد این گنجینه به صورت فیزیکی و مجازی به نمایش گذاشته می‌شود. لازم است اینجا بگویم اگر پشتیانی هیئت رئیسه آقای محمود واعظی و معان پژوهشی آقای محمود شیخ و معاون اداری مالی آقای سلیمانی نبود کار پیش نمی‌رفت.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند

* در قاب‌های گنجینه که در زیرزمین دیدیم نامه‌های زیادی بود، دستخط اساتید بزرگی مثل بدیع الزمان فروزانفر و باستانی پاریزی، شهید مطهری و مهدی الهی قمشه‌ای و… این‌ها حکم نسخه‌های خطی را دارند! این‌ها کجا نگهداری شده بود؟

اینها به عنوان پرونده‌های راکد در کیسه‌های مختلف در زیرزمین کتابخانه قرار داشت. وقتی کیسه‌ها را باز کردیم متوجه شدیم این پرونده‌ها متعلق است به استادان و دانش‌آموختگان سه دهۀ نخستین حیات دانشکده معقول و منقول (الهیات)، سه ماه طول کشید تا توانستیم فقط پرونده‌های مربوط به دانش‌آموختگان دهه نخست را طبقه بندی و اسکن کنیم! تاریخ نامه‌ها و دستخط‌های زیبایشان را ببینید، دقت کنید به نوع مکاتبات استاد و دانشجو که نشانگر نوعی خاص از ادب و احترام و فروتنی است، تابلو برگه‌های هویتی مال وقتی است که هنوز شناسنامه به‌این شکل نبوده است.

اینها گواهی صحت مزاج است که دانش‌آموختگان باید از پزشک معتمد دانشکده آقای دکتر امامی به آدرس شفاخانه معارف جنب دارالفنون می‌گرفتند و موقع ثبت نام ارائه می‌کردند. اینها تابلو ریزنمره‌هایشان است، می‌بیند که آن موقع در دورۀ لیسانس دانشکدۀ معقول و منقول ریاضی و شیمی و فیزیک و طبیعی و زبان فرانسه هم می‌خواندند.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند
برگه هویت سال ۱۳۰۷، پیش از شناسنامه دار شدن

تابلوهای دیگر اختصاص دارد به نامه‌های درخواست مرخصی نامه‌های اعلان موضوع رسالۀ ختم تحصیلی، صورت‌جلسه‌های دفاع از پایان‌نامه و غیره، در سالن اصلی تابلوهای اسناد پروندۀ استاد فروزانفر به نمایش گذاشته شده است این تابلوها شامل مکاتبات شخصی، اداری و متفرقه است در سمت چپ هم اسناد مربوط به پرونده‌های استادان شهید مرتضی مطهری و دکتر محمد مفتح به نمایش گذاشته شده است. تقریباً ۵ ماه طول کشید تا اسناد این استادان دسته بندی و اسکن شد. اسناد پرونده استاد فروزانفر بیش از همه بود، چون ایشان سه سال معاون و ۲۶ سال رئیس و ۳۵ سال استاد دانشکده بودند. روحشان شاد.

اسناد مربوط به استادان دیگر از جمله استاد مدرس رضوی، محمدی ملایری، مجتبی مینوی، حمیدی شیرازی و.. آماده نمایش است که منتظر خرید قاب و پایه هستیم.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند
درخواست یکسال مرخصی، استاد شهید مرتضی مطهری

* کمبود بودجه و مسائل مالی همیشه روند کار را کند می‌کند.

همان‌طور که می‌دانید اغلب دانشکده‌ها با کمبود بودجه روبرو هستند، مخصوصاً برای کارهایی از این دست. ولی چون هیئت رئیسۀ محترم دانشکده به ارزش این کار پی برده بودند، از هیچ کمکی در حد توانشان دریغ نکردند و توانستند با رایزنی‌ها و رفت و آمدهای مکرر، نظر شهرداری منطقه را برای کمک جلب کنند. در نتیجه توانستیم اینجا را تقریباً بازسازی و آماده کنیم، هرچند هنوز این نوزاد نیاز به رسیدگی زیادی دارد.

* برای بازدید مدارس یا علاقمندان آمادگی دارید؟

به این سمت می‌رویم، به پیشنهاد آقای سلیمانی معاون اداری مالی دانشکده و با همکاری شهرداری یک در جداگانه تعبیه شد تا عموم بازدیدکنندگان بدون اینکه لازم باشد از دانشکده بگذرند بتوانند وارد شوند و با دیدن این اسناد نه تنها از تاریخچه پربار این دانشکده که در آستانه صد سالگی است مطلع شوند، بلکه بدانند چه استادان برجسته و درجه یکی در این دانشکده تدریس میکرده اند. ما برای ثبت موزه هم اقدام کردیم.

* برگردیم به روند تاریخی دانشکده، رسیده بودیم به نیمه دوم دهه پنجاه.

بله، در سال ۱۳۵۶ آذرتاش آذرنوش از سمت معاونت کناره‌گیری کرد و اسعد شیخ الاسلامی جایگزین او شد تا بعد از پیروزی انقلاب. دوره چهارم فعالیت دانشکده از سال ۱۳۵۸ به بعد است. طبیعتاً با پیروزی انقلاب _به ویژه که برخی از استادان و دانشجویان این دانشکده مثل مرتضی مطهری، محمد مفتح، محمدحسین بهشتی، محمد جواد باهنر هم در این پیروزی نقشی بنیادی داشتند_ در دانشکده الهیات هم تحولاتی صورت گرفت.

دانشکده معقول و منقول و شهدایی که آن‌جا تحصیل کردند
نامه بلامانع بودن ادامه تدریس دکتر محمد مفتح در زمان استادیاری

* این شهدا همه اینجا درس خوانده بودند؟

بله بله، اسناد و نامه‌هایشان همه در گنجینه پایین موجود است. شهید مفتح هم همین جا در بیست و هفتم آذر ۱۳۵۸ روبروی ساختمان شماره یک دانشکده ترور شد، که نامش را روی سالن اجتماعات دانشکده و این خیابان گذاشتند. طبق اسناد در روز چهارشنبه ۱۶ اسفند ۵۷ جلسه‌ای با حضور استادان، دانشجویان و کارمندان، تشکیل می‌شود و به اتفاق آرا دکتر محمد مفتح را به سمت سرپرستی موقت دانشکده انتخاب می‌کنند، اسعد شیخ الاسلامی هم در سمت معاونت ابقاء می‌شود. از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۴ دکتر علی مهدیزاده رئیس دانشکده می‌شود، بعد از او هم سیدابوالفضل میرمحمدی از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۵ ریاست دانشکده را برعهده می‌گیرد. در این دوره است که ساختمان شماره ۳ که می‌بینید تأسیس می‌شود و تمام کلاس‌های درس به‌این ساختمان انتقال می‌یابد.

از سال ۱۳۷۵ تا سال ۱۴۰۳ هم به ترتیب آقایان غلامرضا مصباحی مقدم ۳ سال، حسن سعادت مصطفوی ۳ سال، علی علی‌آبادی ۳ سال، محمدرضا امام ۸ سال، مجید معارف ۳ سال، احمد باقری ۳ سال و محمود واعظی هم ۳ سال ریاست دانشکده را به عهده داشتند و الان هم ریاست دانشکده بر عهدۀ دکترعباس یزدانی استاد تمام گروه فلسفه و کلام است.

این را هم اضافه کنم که در سال ۱۳۷۵ تأسیس پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران زیرمجموعۀ دانشکدۀ الهیات در شورای گسترش آموزش عالی وزارت علوم تصویب شد که سال ۱۳۷۸ آغاز به کار کرد. هدف از تأسیس آن، پژوهش در زمینۀ تاریخ علوم در دورۀ اسلامی بود و چهار گروه تاریخ ریاضی، تاریخ نجوم، تاریخ پزشکی و داروسازی و تاریخ فیزیک و فناوری دارد. در زمان دکتر محمد رضا امام ساختمان جدید کتابخانه در فضای دانشکده ساخته شد؛ کتابخانه دانشکده همزمان با تأسیس دانشکده دایر شده بود، و یکی از کتابخانه‌های غنی دانشگاه تهران است.

منبع: مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 3 =

دکمه بازگشت به بالا