نگاهی به سریال پلیسی برتا/ دریای ابتذال ساحل ندارد

سریال برتا با وجود ادعای سازنده اش مبنی بر ساخت یک کار جدی همچنان روی مسائل جنسی مانور می دهد.

شبکه نمایش خانگی از ابتدا قرار بود که روی دیگری از سرگرمی را به مخاطبانش ارائه دهد که کمتر در تلویزیون رسمی کشور مورد توجه قرار می‌گرفت، اما از ابتدای شکل‌گیری VODها تاکنون، از هیچ فرصتی برای ایجاد شکاف میان فرهنگ ایرانی-اسلامی و مسئله سرگرمی دریغ نکرده است و بسیاری از فیلمسازان و صاحبان آثار برای به چشم آمدن در فضای مجازی و وایرال شدن دست به هر کاری می‌زنند، به‌طوریکه این رویکرد، گاه حتی صدای تعدادی از کارگردانان و فیلمسازان را نیز درمی‌آورد و نسبت به آن واکنش آنی و نسبتا شدید نشان می‌دهند.

در جدیدترین اظهارنظر، «امیرحسین تُرابی» کارگردان مجموعه پُلیسی «برتا؛ داستان یک اسلحه» عنوان کرده که از شدت نمایش شوخی‌های جنسی در فیلم‌ها و سریال‌های شبکه نمایش خانگی خجالت می‌کشد. این سخن نغز و درستی است، اما باعث می‌شود تا شاخک‌های بیننده تیزبین در مواجهه با محتوای اثری که هم‌اکنون از این کارگردان در حال پخش است تیز شود.

سریال برتا، بیش و پیش از هرچیز یک سریال شکست‌خورده است که نقد را پَس می‌زند، زیرا به کلیشه‌ای‌ترین حالت ممکن قصد دارد قراردادهای ژانری موجود در فیلم‌های پُلیسی-جنایی را بدون هیچ مطالعه‌ای و صرفا با ایرانیزه کردن پلاستیک این گونه سینمایی ایرانیزه کُند تا با ادعای جدی بودن و فرار از شوخی‌های مبتذل جنسی به مای مخاطب فخر بفروشد.

اما سینما، تلویزیون و به‌طورکُل ذات تصویر به‌گونه‌ای است که ادعای فیلمساز در مقام مدعی را در لحظه راستی‌آزمایی می‌کند. ترویج شوخی جنسی هم کار بسیار ناشایستی است و هم نشان می‌دهد که دستِ کارگردان تا چه اندازه پُر از خالی است، ولی این شوخی‌ جنبه دیگری هم دارد که بُعدی از آن در فیلم سینمایی «غریزه» به‌کارگردانی «سیاوش اسعدی» و سریال جدید «برتا» نمایان شده است.

بالا بُردن تنش جنسی میان دو جنس مذکر و مونث در قاب دوربین و انتقال آن به بیننده از راه بازنمایی «عشق ممنوعه» کاری است که طیف دیگری از کارگردانان به‌ظاهر «جدی‌نما» در حال انجام آنند.

اگر سیاوش اسعدی در غریزه تمنای جنسی میان یک مرد میانسال و یک دختر نوجوان را به‌شکلی شنیع به تصویر درمی‌آورد، تُرابی سطح دیگری از آن را در لفافه پیچانده و در پَس‌زمینه روایت به مخاطبانش انتقال می‌دهد. اشاره به مسائل جنسی در تاریخ سینمای غرب از دوران پیش از «کُد هیز» (نظامنامه تولید تصویر متحرک) تا سال‌های بعد از دهه شصت میلادی سابقه‌ دیرینه دارد، اما در آنجا مسئله جنسی در تاروپود درام حل‌وفصل می‌شود و هیچوقت مبنای تاکید و مکث غیرسینمایی قرار نمی‌گیرد.

به عبارت دیگر، فیلم‌ها از پرداختن بیش از حد به سوژه‌های جنسی صرفنظر می‌کنند تا قصه بگویند، ما در شبکه نمایش خانگی ما و تعداد زیادی از فیلم‌ها، این آکسان‌گذاری بر روی این مسائل است که هستی و بود و نبود یک فیلم را می‌سازد. در «برتا» نیز همین اتفاق میان پسر قهرمان داستان با زن همسایه -که نقش آن را مهراوه شریفی‌نیا بازی می‌کند- می‌افتد و به تنها رکن درگیرکننده سریال بدل می‌شود، به‌گونه‌ای که هیچ لحظه دیگری در این سریال به هماوردی برای خلوت زن و پسر نوجوان وجود ندارد و حتی ضد قهرمان اثر هم نمی‌تواند بیان‌کننده لحظات ناب، مملو از تنش و تعلیق سینمایی باشد. ما با یک جریان تازه طرف هستیم که در حال باب کردن «لولیتاخوانی» در وسط تهرانند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده + بیست =

دکمه بازگشت به بالا