فروغ صراحت و سادگی را وارد حوزه زبان کرد

یک استاد دانشگاه گفت: اگر فروغ نبود بیگمان ادبیات معاصر ما، یکی از پرطنینترین صداهای ماندگار و موثر و صمیمی و صادق و جسور را کم داشت.
طاهره طهرانی: فرهاد طهماسبی، دکترای زبان و ادبیات فارسی و استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، یکی از پژوهشگران برجسته در حوزه نقد و تحلیل ادبی است. او به موضوعاتی همچون ادبیات تطبیقی، نشانهشناسی، چندصدایی باختینی و جامعهشناسی ادبی علاقهمند است و مقالات متعددی در این زمینهها منتشر کرده است. طهماسبی در حوزههایی مانند جامعهشناسی ادبی، سبکشناسی گفتمانی و نشانهشناسی فعالیت داشته که سهم مهمی در گسترش دانش ادبیات فارسی و تحلیلهای نوین داشته است. با او درباره تاثیر فروغ بر ادبیات و شعر پس از خود گفتگو کردیم.
طهماسبی در پاسخ به این پرسش که فروغ فرخزاد چه تاثیری بر شعر زنان پس از خود گذاشت، گفت: این پرسش، پرسشی بسیار مفصل است و اگر بخواهیم بهصورت آکادمیک به آن بپردازیم، نیازمند زمان و تحقیق مستند است. با این حال، درباره این تأثیر، بسیاری سخن گفتهاند. بخشی از این تاثیر در میان زنان شاعر پس از فروغ شکل گرفت و بخش عمدهای از آن نیز به موضوع دیگری بازمیگردد؛ موضوعی که نهتنها در مورد شاعران زن، بلکه در کلیت شعر فارسی قابل بررسی است.
وی افزود: یکی از مهمترین این موارد، تغییر در زبان شعر است. آن صراحت، سادگی و بیتکلفیای که فروغ وارد حوزه زبان کرد، در نوع خود میتواند یکی از تأثیرگذارترین مسائل به شمار آید. نکته دیگر، نوع نگاه فروغ است. تا پیش از او، حتی خود شاعران زن نیز نگاهی متفاوت به مقوله زنانگی، جنسیت و مردان داشتند؛ اما نگاه فروغ کاملاً متفاوت بود. پس از او، نوعی خودشناسی و بازگشت به خویشتن از منظر خاص زنانگی رخ میدهد که هم در حوزه رمان و هم در حوزه شعر قابل مشاهده است. این تأثیر را میتوان در زمینههای مختلف پیجویی کرد؛ هم در شعر و هم در ادبیات داستانی. صحبت درباره این موضوع بسیار مفصل است.

او با بیان اینکه میتوان گفت فروغ هم بر شعر زنان و هم بر شعر عمومی تأثیر گذاشته است، ادامه داد: فروغ به دلایلی که اشاره شد هم بر شعر زنان تأثیر گذاشت، و هم بر شعر عمومی؛ یعنی شعر مردان نیز از این تأثیر بینصیب نماند. اگر آثار سهراب سپهری را، بهویژه پس از آشنایی با فروغ و بعد از انتشار مجموعههای شعری او، دنبال کنیم، میبینیم که بخش عمدهای از سادگی زبان، حتی شیوه نحو و مواجهه با صراحت و سادگی تصویری، بهطور مشخص در کار سهراب سپهری و بعدها در آثار احمدرضا احمدی و دیگران قابل جستوجو است.
وی افزود: در ادبیات داستانی نیز، همانطور که عرض کردم، این تأثیر ممکن است خیلی صریح، آشکار یا آینهوار نباشد، اما فردی که جستوجوگر باشد و با دقت نگاه کند، میتواند آن را در حوزه ادبیات داستانی نیز ببیند؛ بهویژه در نسلهای بعدی که زنان نویسنده وارد عرصه رمان و داستان شدند.
طهماسبی در پاسخ به این پرسش که اگر شخصیتی به نام فروغ فرخزاد در تاریخ ادبیات و شعر ما حضور نداشت، امروز ادبیات و شعر ما چگونه بود؟ گفت: این پرسش، پرسشی فرضی است، اما به هر حال باید به یک واقعیت توجه داشت؛ خود فروغ نیز زاییده تحولاتی بود که در ساختار اجتماعی، تاریخی و فرهنگی ما رخ داد. این نکته را نباید فراموش کنیم. احتمالاً بخشی از تحولاتی که اتفاق افتاد، قطعاً رخ میداد، اما در مسیری دیگر و به شکلی متفاوت.
به گزارش مهر، وی افزود: اگر تأثیر یا خطوط تأثیرگذاری فروغ را نادیده بگیریم، باز هم میتوان تحولات اجتماعی، تاریخی، فرهنگی و ادبی را در آثار زنان و اندیشمندان جستوجو کرد و طبعاً اتفاقهایی رخ میداد؛ در این تردیدی نیست. اما حضور این شخصیت در آن مقطع تاریخی خاص، در آن فضای ویژه و با آن زیست شخصی، طبیعتاً تأثیر خاص خود را گذاشت. میبینیم که پس از فروغ با آن شیوه زندگی و بعد مرگ ناگهانی او، تعداد زیادی از شاعران جوان زن در همان مسیر، گاه به شکلی تقلیدی یا کپیبردارانه، حرکت کردند، اما هیچیک از آنها فروغ فرخزاد نشدند. با این همه اگر فروغ نبود بیگمان ادبیات معاصر ما یکی از پر طنین ترین صداهای ماندگار و موثر و صمیمی و صادق و جسور را کم داشت.




