«صبح اعدام»؛ سوژه‌ای هدر شده!

فیلم سینمایی «صبح اعدام» ساخته بهروز افخمی فیلمی است که به زندگی طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی است که لحظاتی قبل از اعدامشان را نشان می‌دهد.

بهروز افخمی بعد از حدود ۹ سال دوری از سینما با «صبح اعدام» به سینما بازگشت؛ بازگشتی ناامیدکننده از فیلمسازی که بخشی از خاطره ساز ترین و‌ مهمترین فیلم های تاریخ سینمای این کشور را تولید کرده؛ فیلم‌هایی که در پاره‌ای مواقع هم مورد توجه عموم مردم قرار گرفته و بعضا در گیشه موفق بوده‌اند و توانسته‌اند به اقتصاد سینما کمک کنند و هم قابلیت آن را داشتند که از نظر کیفیت محتوا و ساختارشان با اقبال خوبی از سوی منتقدان، کارشناسان و صاحب نظران سینما روبرو شوند.

افخمی در چهاردهمین اثر سینمایی خود رسما خاطرات «عروس»، «روز فرشته»، «گاوخونی»، «شوکران» و… را زدود و ثابت کرد بدل به فیلمسازی شده که اصول اساسی سینما را به فراموشی سپرده است.

البته افخمی پیش از این با ساخت فیلم سینمایی «فرزند صبح» با محوریت بخشی از زندگی حضرت امام خمینی (ره) معمار کبیر انقلاب اسلامی، اثبات کرده بود استاد هدر دادن سوژه های ناب و بکر در سینما است و توانایی پرداخت و تولید چنین آثار سنگینی را ندارد.

او درام پردازی در خصوص سوژه های ناب تاریخی و قهرمانان ملی را نمی شناسد و صرفا درصدد است تا تفکرات شخصی خود در فیلم هایش به خورد مخاطب دهد و همین باعث می شود تا فیلم هایی را تولید کند که نه مورد توجه مخاطبان عام سینما قرار می گیرند و نه خواص توجهی به آن نشان می دهند.

این اتفاق در حالی است که سینمای ایران امروزه نیازمند آن است تا در خصوص قهرمانان ملی و اسطوره های تاریخی فیلم های متعددی تولید کند. قهرمان‌پروری و پردازش کاراکترهایی با مختصات یک قهرمان پدیده‌ای مسبوق به سابقه در سینمای دنیا است.

امروزه در بسیاری از کشورها مانند آمریکا که فاقد قهرمان هستند، سینماگران و فیلمنامه نویسان با تخیل قهرمانان دروغین می پرورانند تا بتوانند جامعه و کشور خود را مهم جلوه دهند اما ما که در کشورمان قهرمانان ملی در حوزه های مختلف سیاسی، نظامی، دینی، ورزشی و… داریم به جای آنکه پرداخت ویژه‌ای به این شخصیت‌ها داشته باشیم و توجه به این سینمای استراتژیک و راهبردی را سر لوحه کار خود قرار دهیم با سطحی نگری سوژه های ناب مان را هدر می دهیم و آثاری تولید می‌کنیم که نه با اقبال مخاطبان عام روبرو می شود و نه جای عرضه ای در بازارهای بین المللی پیدا می کند.

افخمی این بار با دست گذاشتن روی ساعات پایانی زندگی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی که در پی قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ توسط رژیم ستم شاهی دستگیر و اعدام شدند سعی کرده به شکلی متفاوت تصویری از ۹۰ دقیقه پایان زندگی این دو قهرمان ملی را در پرده نقره ای سینما به تصویر بکشد.

بی تردید ایده پرداختن به ساعات پایانی زندگی دو شخصیت تاریخ معاصر ارزشمند است چرا که شخصیت طیب حاج رضایی با گردش ۱۸۰ درجه‌ای اش، از فردی که خالکوبی رضا شاه بر بدن داشت به یکی از طرفداران امام خمینی (ره) و سرانجام شهادت در مسیری که انتخاب کرده بود و سبب شد لقب «حرّ انقلاب» را کسب کند و محبوبیت فراوانی بین دوستداران انقلاب اسلامی بیابد، جای کار بسیار دارد و می تواند دستمایه تولید درامی بی نظیر در سینما شود.

اما فیلم افخمی نه در ساختار حرفی برای گفتن دارد و نه در محتوا تلاش کرده که درام شکل دهد و مخاطب را با این دو شخصیت همراه و همدل کند.

«صبح اعدام» که در قالبی مستند-داستانی ساخته شده صرفا گزارش محور است. فیلم با نریشنی طولانی آغاز می‌شود و مخاطب این انتظار را دارد که پس از اتمام نریشن وارد داستان فیلم شود اما گویا افخمی با تصور اینکه در حال ساخت اثری مستند است این روایتگری را تا پایان فیلم به خورد مخاطب می دهد. در واقع نریشن به کمک افخمی آمده تا هر جا ام در مقام فیلمنامه نویس و کارگردان کم می آورد مخاطب را توجیه کند!

این اتفاق در حالی است که پرداختن به زندگی این دو قهرمان ملی پتانسیل ویژه ای داشت تا درامی تلخ سیاسی-اجتماعی شکل بگیرد و نفس را در سینه مخاطب حذف کند. بدیهی است مخاطبی که علاقمند به داشتن اطلاعات در مورد این دو شخصیت مهم تاریخ معاصر است می‌تواند با مراجعه به آرشیو روزنامه‌ کیهان، کتاب های تاریخی و…. این برهه از تاریخ را مطالعه کند بدون اینکه از تماشای چنین فیلم کند و کشداری خسته شود.

مهم‌ترین ایراد فیلم هم نپرداختن به شخصیت طیب حاج رضایی است؛ افخمی بدون ارائه فلاش‌بک تصویری، ماجرا‌های او را از زبان شاهدان دادگاه روایت می کند و همین باعث خسته شدن و دلزدگی مخاطب از تماشای این اثر‌می شود.فیلم جدید افخمی رسما بدل به پادکستی شده که مخاطب می تواند در سالن سینما چشم خود را ببندد و آن را بشنوند.

عجیب اینجا است که چطور برخی نهادهای سینمایی که الزاما باید با دقت، وسواس و سخت گیری بودجه بین المال را در اختیار پروژه های راهبردی و استراتژیک و مخاطب پسند برای ساخت این اثر از جیب ملت هزینه کرده اند؟

اگر این فیلم حدیث نفس فیلمساز است (که احتمالا چنین است) و برای همین هم افخمی آن را به صورت سیاه سفید ساخته، بهتر بود با بودجه شخصی مبادرت به تولید چنین اثری می کرد تا حداقل شائبه حیف و میل کردن بودجه عمومی برای ساخت چنین فیلم پیش پا افتاده ای از بین برود.

بازی بازیگران «صبح اعدام» تنها نکته نسبتا قابل قبول این اثر سینمایی است؛ این اتفاق هم شاید به این دلیل است که بیشتر نماهای «صبح اعدام» به صورت کلوزآپ گرفته شده و چهره بازیگران و ریزترین حرکات چشم و صورت شان مورد توجه مخاطب قرار می گیرد؛ به همین علت بازی بازیگران به بهترین صورت دیده می‌شود و به فراخور نما، بازی مورد توجه جدی قرار می‌گیرد.

داود فتحعلی بیگی در نقش قاضی عسگر خوش درخشیده و ارسطو خوش رزم و مسعود شریف که به ترتیب ایفاگر نقش های حاج اسماعیل رضایی و طیب حاج رضایی جلوی دوربین رفته اند در برخی لحظات بازی زیرپوستی خوبی ارائه می دهند.

علاوه بر این مدت زمان فیلم بسیار طولانی است و این اثر نیازمند یک بازنگری جدی و اساسی در بخش تدوین است؛ بی اغراق ده ها دقیقه از این فیلم قابل حذف است بی آنکه به آن آسیب بزند. در نهایت اینکه «صبح اعدام» به صورت قطعی در اکران شکست خورده است و‌ حتی اگر از تلویزیون هم پخش شود به دلیل فقدان مولفه های مخاطب پسند با استقبال مواجه نمی‌شود.

نویسنده: سید رضا منتظری

منبع: فارس

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا